سوله ايراني

خاطراتي از كنگون قديم: سيد غريب

خاطراتي از كنگون قديم

بقعه متبركه معروف به [سيد غريب] در ضلع جنوب غربي گلزار شهداي كنگان، كه بويژه عصرهاي پنج شنبه مورد زيارت و اهتمام خاص ، همشهريان و ميهمانان از سالهاي خيلي قديم بيده، و اونجا خيلي از مردم بواسطه توسل و واسطه قرار دادن اين سيد عزيز بين خود و خدا با دعا و نذ ر به مرادشون ميرسيدن و انشاء الله ميرسن. و از اعتقادات قدسي بسياري از مردم محل حساب ويبوت.

يه روزي، از روحاني معروف و دوست داشتني شهرمون، مرحوم حاج آقا شيخ مرتضي ميرزائي(رحمة الله عليه) درباره سابقه اين آستانه سوال كردم؟ ، شيخ گرانقدر با حوصله و مهربوني بسيار،  پنجه هاي دسش، تو ريش پرپشتش فرو برد و سيمائي محزون و متفكرانه گرفت و روايت را با نقل از گتراي قبلي شروع  كرد. :.... تاريخ دقيقي ازش ندارم، ولي مي گن سالها پيش زماني كه  طلبه ها، سي درس خوندن به نجف اشرف معمولا پياده هم مي رفتن( مشرف  مي شدن)، سيد هم كه مسير برگشتش به كنگون مي خوره ، ظاهراً ايشون از اهالي منطقه مهر فارس و او طرفا بيده، دور بري مغربي به كوزه گري مي رسه، مياد مي بينه تعدادي از اهالي تو محله دوربرهم نشستن، از يه طرف سيادت تازه وارد و چهره نورانيش، و از طرف ديگه حس قوي مهمون نوازي و ارادت ويژه به سادات جليل القدر باعث ويبوت . كه سيد آن شب دركنار ملجا ومآمن وميز بوني خوبي بيتوته كنه و حتي گعده گردان او شوو كو هم  از سيد مي خواد كه روضه ي ابا عبدالله (ع) سيشون بخونه، و بعد روضه و خوردن شوم و كمي گپ و سالفه، سيد همونجا به خوو و استراحت، باقي مونده شوو مي گذرونه و صب  بعد از نماز، راه مي افته و بسمت كووش و ميره و ميره تا مي رست . .به تنگ اخترو اونجا،  يه "دُزسر گردنه اي " مسلح سر راهش ميگيره ... وسي سيد ميگوت هر چه پول وچي داري بنه؟ و برو... سيد سيش مي گوت مو چي ندارم ؟.... و پس از جر وبحث دُز با تفنگ  به سيد تير ميزنه! وسيد مي افته و جان به جهان آفرين تسليم ميكنه . دُز مياد مي گردتش، چي پپدا نمي كنه.... و دز راه مي گيرت  ومي رت جلوتر و اونجا هم به يه گله بزي و يه چي پون ميرست. و اونجا  باز هم دُز بولكمي در مياره، و سي چي پون ميگوت : يه كهره ي  سيم بگير... چي پون مي گوت، بفرما  همش مال خوتن، هركمُُوتا كه، كيفتن بگير، دُز تفنگ گنش، مينه ري زمين و تو بيابون دُومِي كهره،  كهره قديم هم كه كارخوني نبيدن مثه اشكال مُت مي كردن و د وو مي كردن . تا دُز رفت دُومِي كهره.  ...  لابد؛ چي پون كه دلش ديد كرده بيد با خوش گفته ؟ خونه خراب حالا كهره عداني خوبو مي گيره – بعد هم مي گوت سرش ببر و بعد پاكش كن و بعد هم سيم كبابش كن..... چي پون،  همي طور كه دُز غافل بيد تفنگش واسد تيري زد زير دس دُز،  دُز هم درجا  افتاد و جون داد. و چي پون تفنگ مي اندازه و با گله بزي از اونجا دير ويبود.... و بعد قافله ي از اونجا رد ويبن، مي بينن  كه يكي افتاده و مرده، همونجا دفنش مي كنن، و ميان يه مقداري اي ورتر، .... با جسد بي جان  سيدي جوون،   در مسير روبرو ميشن، خلاصه جسد سيد رو، ور ميدارن  و ميارن با خُشون كنگون،  و چون محله كوزه گري از او سمت محله اولي كنگون بيده ميان اونجا و پرس و سوال، ميرسن  به ميزبان، شوو گذشته سيد و اونجا با اكرام و احترام  و غم اندوه  در حاليكه  نام و نشاني هم از سيد نداشتن، تشريفات غسل و كفن و تدفين، اهالي قدر شناس و ارادتنمندان آل رسول (ص) از سيد غريب كه از او موقع ديگه اي اسمكو  جا افتاد.  و در مقبره قديمي كنگان به خاك سپرده شد و زيارتگا ه مردم واقع وابيد......                                     

برگردان كلمات محلي :

:1- گترا = بزرگترا 2- سي درس خوندن : براي ادامه تحصيل 3- دور بري= حدوداي 4- ويبوت = مي شود5- گپ وسالفه = حرف وصحبت ها  بيشتر در گذشته 6- كووش = سمت جنوب (قوس)7- چي پون = چوپان 8- بولكمي = شكمو – زياده خواهي  وحريص بودن9=سيم(سي مو) = براي من 10- هر كمو تا = هر كدام 11- كيفتن = مايلي – دوست داري. 12-مي گوت = مي گويد 13- اسمكو =  نام -لقب  14- كهره = بزغاله 15- وابيد = شد- قرار گرفت. 16- جون = جان 17- اي ورتر = اين طرف تر18- شوو= شب هنگام

19- دُز= دُزد- سارق 20- مي رت = مي رود.....21- عداني = بز يا بزغاله عربي منسوب به خواستگاه اوليه  اين نوع دام در كشور يمن .

                                                عبدالمجيد اورا

بنام خدا :

رسانه هاي آنسو؛ چرا اين نشست  مجمع سازمان بين الملل نسبت به همه ي نشست هاي قبلي  متفا وت بود ؟.

 شبكه ي عربي الاتجاه مصا حبه ا ي را تحت همين عنوان با د كترمحمود حيدر تحليلگر سياسي از لبنان و دكتر عادل لطفي (مصري )  تحليل گر سياسي در لندن بصورت مستقيم در شب جمعه 7/ 7/91پخش كرد. دكترمحمود حيدر:اين مجمع عمومي از دو جهت برتري بر همه مجامع قبلي سازمان ملل داشت. اول اينكه: آمريكا آن تسلط وابتكار عمل كه بخصوص در دو دهه اخير حتي بر ساير اعضا ي شوراي امنيت تحميل مي كرد. ازدست داده بود. ديديد كه هنوز امريكا ازبهت وحيران زدگي ناشي از رودر روئي  با  چين و  روسيه در استفاده ان دو كشور از حق وتو(چندباره) خلاف نظر آمريكا در مورد سوريه  خارج نشده است. دوم اينكه دستور كار وسخنراني سران كشورها در مجمع عمومي،  خارج، مستقل وبدون واهمه وبدور از اعمال سليقه آمريكا ئيها بود. واين نشان مي دهد كه اعضاء مجمع عمومي به اعتبار شخصيتي حقيقي خود نزديك شده اند. ومجمع از آن چنينش فكري آمريكا فاصله گرفته است. واين موضوع براسترات‍‍زي امريكا در كل جهان تاثير منفي گذاشته است. واين شرايط ، راسا در خاور ميانه كليد خورده است. وامريكا را با محدوديتهاي  جدي، جديدي روبرو كرده است. واضح تر مي توان گفت كه امريكا د يگر آ ن قدرت انحصار طلبي وتكروانه را نمي تواند از خود بروز دهد. وخاور ميانه دراغاز راه است. ودراينده شاهد تحولات بسيار ريشه اي تر خواهيم بود. كه موازنه ها ومعادلات فبلي را بصورت بنيادين بهم مي ريزد... بخصوص اينكه در كنفرانس  سران غير متعهدها در تهران كه ازآن ظرفيتي ايجاد شده،كه قطب هاي نوظهور به جهان بسرعت، معرفي  مي شوند.

مجري: ايا مي توا نيم شاهد تغيرا ت مطلوب در ساختا ر تشكيلاتي سازمان ملل، بخصوص شوراي امنيت باشيم. ؟

دكترعادل لطفي: بسياري از كميسيونها وكميته هاي زير گروه سازمان بين الملل  به علت اينكه سالها در انجام ماموريتها بدنبال جلب رضايت آمريكا  از رفتار عدا لت آ ميز وقانونمدارانه فاصله گرفته اند ووظايف خود را نتوانسته اند در قبا ل، جامعه بشري  بنحوصحيح انجام بدهند.بايد دوره ي تغير را تجربه كنند . ضمن اينكه كشور هاي ديگر كه بسرعت جايگاه جهاني خود را باز يافته اند. وقدرت  موثرمحسوب مي شوند. مثل ارزانتين/ برزيل / ايتاليا / اوكراين/  ايران / هند / زاپن/ مصر – مي توانند از مدعيان حضور موثر درتصميمات كلان جهان و  شوراي امنيت وحق وتو باشند، ما شاهد سكته هاي پي در پي، تصميمات غلط  بسياري در شوراي امنيت بوده ايم. واين اتفاق از اين، منظر بوجود آمده ونشان دهنده اينست. كه  پنج عضو دا ئم، ساير قدر تهاي خاموش را بحساب نياورده اند. وضرورت  تعديل وتغير دراين تشكيلات جهاني فوري وحياتي است. ودر غير اينصورت، جنگهاي جديد ومتعاقبا احتمال بروز جنگ جهاني سوم هم مي رود. وقتي كه خود كيسنجر مي گويد هر كس صداي طبل جنگ جهاني سوم را نشنود .ناشنواست. با يد هر احتمال منفي،  نزد امريكائيها سراغش رابگيريم.

دكتر محمود حيدر: حاكميت آمريكا در خاور ميانه  پايان پا فته  است.پس از خروج ذليلانه از عراق وشكستهاي زنجيره اي در افغانستان  وسياستهاي منطقه اي اش..... واينك تبلور قدرت ها ئي با نظا م حقو قي جديد درجهان ميدر خشد. با اين نمونه ايران، كه دشمن مستقيم امريكا در همين سالهاي معدود گذشته  است. ودر همه ابعاد سياس وفرهنگي ، امريكا را به پذيرش شكستهاي سنگيني وادار كرده وابهت امريكا را شكسته باعث شده است  تا كشور هاي زياد به اين باور برسند كه امريكا شكستني است. و لذت مقاومت را لمس كنند. وتنها حرف باقيمانده براي امريكا تهديد است.وحقيقتا ديگر، آن كشور توان جنگ كردن را از دست داده است.وسخنراني اوباما در سازمان بين الملل با لحن تهديد اميز فقط مصر ف تبليغاتي  وبراي ترميم روحيه  درمانده  وجنگ طلبانه،  نومحافظه كاران  است.

 توجه داشته ايم در چند دوره  اخير تبليغات انتخاباتي  رئوساي جمهوري امريكا همه صحبت از يك نوع تغير در سياستها ي شان در قبال جهان جديد،  داشتند تا اعتماد جهانيان را جلب كنند ولي هيچگاه در سياستهاي امريكا نسبت به گذ شته تغيري  نديديم. وهمان سياستها ولي با نفر جديد در راس هرم كاخ سفيد دنبال شد. در رابطه با صحبت اوبا ما در خصوص برنامه هسته اي وپروز ه ايران هراسي اش بايد بگويم : در باره ادعاي  تكرار خطر ايران براي كشورهاي،  منطقه" ا ستا د محمد البرادعي چند بار گفته است: كه در انجا  با ترسا ندن اعراب از ا يرا نيها به اعتماد ودوستي انها به غرب در واقع  هم در انجا وهم در بين بعضي حكام به هم كيشان خود خيانت هاي شده است..  وايران در جنگ  با هيچ كشوري حتي اسرائيل  پيشقدم نخواهد بود... غرب بدنبال تكرار سناريوي عراق عليه ايران بوده است. نابود كردن يك كشور اسلامي... ودروغ بافي هاي سلطه گران روشن است.  

شبكه عربي المستقله: مصاحبه با نواز غازي حلمي –پ‍‍زوهشگر سياسي در لندن –سيد محمدمحسن تحليلگرسياسي رسانه هاس سياسي /

سيد محمد محسن:سيا ست آمر يكا واسرائيل جنگ با ايران نيست بلكه ا نها بدنبال اين هستند كه طرفهاي ديگري را به جان هم بياندازند.ا نها براي  تامين منافع شان  به سياست ايجاد تنش وجنگ در منطقه فعا ل هستند. همين قضيه سوريه، پول از قطر وعربستان وبازار داغ فروش اسلحه در منطقه.....شاهد ماجراست.

دكتر نواز غازي حلمي: آمريكا واسرائيل جر ا ت حمله به ايران را ندارند چرا ؟ جونكه نفت وگاز عربستا ن وقطر فعلا پشتوانه دلار درا ين اوضاع بحران زده اقتصادي انهاست. وانها دوست  ندارند پشتوانه دلار را از دست بدهند.. وميدانيم كه نفت عربستان بد ليل صادرات بي رويه در حال ته كشيدن است... وا نها هم ديگر توان پرداخت  هزينه فا كتور جنگ افروزيها ي  آ مريكا  را ندارند....

 شبكه  عربي ا لميا د ين: روزنامه ي، ها آ ر تص :در يك نظر سنجي كه اخيرا انجام داده است. اعلام كرد. كه بيش از 50% درصد صهيونيستها عقيده دارند در صورت حمله اسرائيل به ايران، اسرائيل  نابود خواهد شد.....

گپ يوميه ؛ خاطراتي از كنگون قديم (6)

چپره ، برا هه ، گا راج 

(تجسمي نوشتاري ازمحله ي  مركزي در كنگان قديم)

كنگون قديم؛ با محله ي  وسطي اش  كه از لب دريا روبروي اسكله ي آهني تا باغ ليموري درازا  داشت. با همين خيابون اصلي وكي چه هاي تنگ وباريك كه از شمال وكوش وصلش وبيدن همينجا چش وگوش محل، بيد. چپره، لب دريا محل خريد وفروش موين وحشينه و....صبحه گه، چنعد واسبيتي ودارو، خاروو...خريد وفروش ويبيد. يه جفت پيرمرد (دوقلو) كه بسكت مويني هميشه همراهشون بيد واز دشتي مي اومدن يه پاي ثابت بقالي موين بيدن  وبشير كازروني ... البته  محلي ها هم تو كار بيد ن. چه سي كاتخ وچه سي صور وچه سي سوغات وخريدوفروش.....ضي فه هائي هم كه شي گراشون، گطر وبحرين وكويت بيدن .، با سله وبعضي هم با زنبيل پيشي مي اومدن چپره كه موين تازه بخرن موينا بعضي هاش اي قد، تازه بيد ن،  مثه  هامور كه تا توپاتيل هم، مت مت- مي كردن!...

وقتي مي اومدي تو براهه بوي گذر ورويد وشبت وگشنيز پياز تا زه وبا .دنگون و تماته خچو سه پنجو محلي يه حس خشي وامي جفتي.  د و تا كا سب درس حساب  بيدن كه خدا رحمتشون كه  "تا نگن" مرحوم شب انداز ومرحوم حمودي، هي چياي . كه گفتم ري گوني يا زيراندازي بي شيله وپيله بساط مي كردن وبدون اي كه تربارشون ويتريني بچينن ! خوب وگنه خت  جدا كن همي كه داشتن روبروت بيد. ترازي شون ميزون وچرب مي كشيدن واگه يكي از لنگاي ترازي كه معمولا بلي بيد اضافه وزن داشت او يكي را با سنگ ويا قوه پا سنگ سيش درس مي كردن تا كوك كو ك باشه. ... تو همو كنا رو گوشه ها هم مرحوم منصور هم سنگ موروك مثه دوامه پيچ ميداد. ويه يك تومني هم  ميدادنش...-

تا تو بازاريم  حكايتي بنقل از بنده خدائي بگم :  يكي از ناخدا ها از يه دكون داري مي پرسه ؟ كه اي روزا چه تو براهه خيلي دوماش مي گردن؟ تا از خارج بيارم مي خيم سفري وابيم؟ دكون دار مي گوت. اي ي نگو اي روزا سي كركم وبزار توسر مي زنن؟ ناخدا هم مي گو: ها راس . دكون دار مي گو ؟ با خوتن، اي كه بلد بيدم سيت گفتم. ... ..

نا خدا رفته بيد ولنجي شاحن از بزار وكركم اورده بيد... ناخدا اومد طي دكوندار  هموناي كه گفتي اوردم ... دكوندار گفت حلا يه نيم كيلوي بيار تا بينم چه ويبوت ؟ نا خدا گفت اي عامو خونت آباد مو يه لنجي بار اوردم بقيه اش چه؟  دكون دار گفت همو روزي يه زني  دومي كركم وبزار مي گشت. وبعد هم فهميدم كه  داداش فرستا ده بيده تو براهه، او هم دوباره سراغ مو اومده بيد؟ ... راوي ميگوت كه يه سال بعد رفتم خونه نا خدا ديدم از درفداش تا  تو ليوانش همه پودر زرد ونارنجي وسرخن.. . از ناخدا سوال كردم اينا چنن ؟ گفت اللي سلمك اينا نونين، كه خالوت تو سفره ام

نهاد ه  ...

       ...بالا تراز براهه تي ميدون (فلكه) دكون ميوه فروشي  منتقي (محمد تقي) كازروني بيد. خربزه وهندونه و....كل بنده ونار وسيب وآلو وانگور سي فروش داشت.انگورا معمولا تو لوده انگوري جلو دكون بيد. كه گنزاي سرخو، پاري مال چنار شي جون پاري هم مال چپره  مويني خومون ري لوده انگوري كوود ميكردن، خيلي هم جيل بيدن . وبا سلوچه علامت ميدادن كه اوقاتمون تحله نزيك نوابين.؟!اما قضيه عاموئي كه پار وپيرار اوسا لكو به بچش قول انگور داده بيد هم شنيدني ين.... بچي با بواش هم از نزيكي انگورا رد ويبيدن كه ؟ چش بچه به انگورا افتاد. او دهن كلكو اشكست؟ بچه سي بواش گفت : اف جون .از اينا كه پار گفتي سيت مي خرم. بوا كه بهم خورده بيد. گفت سي  دفعي ديگه . بچه گفت : الا حلا  خلاصه بوي بيچاره رفت طي منتقي وپاكت كاغذي مخصوص خريد ن گرفت واومد طي لوده انگوري ، بچه هم.... كم لور، ها بوا ازينا .  .  بوا شم مي گفت صب كن مهل بده اشتو نكن همي طور باهم كلنجار بيدن ... گنزا هم تو سه طبقه دور سر بوا وبچه، دوره گرفته بيدن.بوا هي كش كش گنزا مي كرد وشعر كه بگير كمر بگير درخت بي ثمر بگير سي گنزا مي خوند. وسي بچه ش مي گفت بوا  اشتو نكن ؟ پنه نكن ؟نخير تو همي حيث وبيث گنزه گنه كه از او انگور مس مس بيد نهاد پس گردن بچه كه ليكش رفت اسمون بوا ش پاكت انگوري انداخت تولوده انگوري.  وبا دندون كپ كرد جي نشك گنز وبه اصطلاح سم كشي كنه؟ يكي دويد برت سنگ گرم بيارت  بنت ري چي گز گنز...بچي كو يه كمي بله اروم گرفت ... منتقي با لهه شيرين كازروني گفت : كاكو اي چي گنچوشايد خوب بشه چي گاز باوو خوب شدني ني؟ بوا ي كو سي بچي  كو گفت : بوا خدا خيرت بده مال اشتو مي كني مهل نمي دي، پنه ميكني؟ اي هم عاقبت كارعجل عجلي؟ گنزهم كه فراون گنز اينجا خوش كمن؟ از كازرون هم ميارن،؟...

بالاتراز دكون منتقي دكون اسفند يار كلاتي بيد وفروشنده تنقلات ووسيله  ها ي  پلاستيكي وربني؟ بچي هاي محل هم يه شعري تو اي رابطه داشتن : نو، نو،  تو ني لون طي اسفنديار دوني پنج زار-

 وبالاتر، دكون حاج عبدالكريم كازروني كه آرد سي محل مي اورد. بالا تر هم دكون مرحوم زار خليل سفالي بيد كه نوشت افزار و... داشت و...

روبروي مسجد،  گاراج بيد  سرويس بوشهربا اتوبوسهاي  كل محمود وزاغي رفت وآمد مي كردن.اونجا خوش حالت يه دكه مهمي داشت. بچه ها سي جمع كردن سر پليت وتك وتوكي هم سي جمع كردن فيلتر سيگار اونجا ميرفتن . جوناي قديم هم اونج جمع مي شدن وبا هم وقت ميگذروند ن . وصدي قهقهشون به اسمون ميرفت... وتوهمون اطراف هم باغ ليموري از چشمه وپاريو اوو، سيش مي اومد وصدا ي كورين وبلبل وبنجير، سي هر عابري حس خاصي ميداد... فضاي سبزطبيعي كه با يه پيرمردي رو بيد. ويه بيل كچيك سه گوش.....  

  خدا رحمت كند قديمي ها را...يادشان بخير.

برگردان كلمات محلي به فارسي روان:

1-چپره  = فروشگاه ماهي 2-براهه= بازار    3-ليموري = ليموئي    4- حشينه= ماهي ساردين   5-گه= زود

6-چنعد= ماهي شير 7-اسيبتي/خارو/ دارو/هامور = اسامي ا نواع ماهي 8-مت ، مت= پرش9-تماته= گوجه فرنگي 10-رويد= تربچه 11-بادنگون= بادنجان 12- دوامه= اسباب بازي چرخونكي 13-گنز= زنبور 14=سلوچه= نيش/ دنباله حشرات 15-لوده= ظرف جابجاي ونگهداري انگور كه از شاخ وبرگ همان درخت مي ساختند.- 16- بزاروكركم = ادويه وزرد چوبه617كورين/ بنجير: پرنده كوكو /گنجشك 18-سر پليت = سر فلزي شيشه نوشابه 19-مهل = مهلت 20- پنه = تاريك كردن /سايه انداختن21- اشتو= شتاب22-ربني =پلاستيكي 23-جيل= عصباني 24=كوود= جمع زياد 25-پاري = تعداد زياد 26-تحله= تلخ 27-اللي سلمك= خدا سلامتت بداره 28-كه = كوه 29 داداش= خواهرش 30- ليوان= تراس جلو اتاق 31-موروك= گرد 32-شاحن= پر 33- شي گر= شوهر34-كاتخ = قليه / خورش 35-پيش = برگ درخت نخل 36- پاتيل = ديگ /قابلمه 37- گذر= هويج 38- قوه= باطري قلمي بزرگ39- خت= خودت 40-خچو= چاق وچله 41 تانگن= تركيب محلي پيش نياز استعمال يك كلمه غير متعارف 42-ربني = لاستيكي

عبدالمجيد اورا

بنا م  خد ا

در ولايت مداري ولايت پذير باشيم

دربا ب اقتصا د مقا ومتي(گام بلند وهوشمندي كه درآن  تكنولوژي واطلاعات  با  اعتقاد هماهنگ مي شود. وبرسه پايه: شايستگي بنيادين/ راهبرد رقابتي/ تبديل تهديدها به فرصت ها قرار گرفته است.)

، در اين عرصه ، گفتارها ونوشتارهاي متعدد ومتنوعي ازديدگاه هاي مختلف به توجيه وتوضيح  پرداخته اند....اما عظمت موضوع ، برهان، ضرورت اهتما م  ارزشمند به آن، در فضاي جامعه موردتعمق وتجسم عيني با همه ابعاد ترسيمي وتحليلي قابل طرح و زمينه  كار وتمركز وتوجه بيشتر بر روي آ نست، كه مي تواند ضمن پوشش رواني،وجهت دهي فرهنگي و اجتماعي،نيازها ي حوزه مربوطه  را مرتفع و گستره ي  اهد ا ف  پيوسته را تامين كندونه تنها خود پيشرواست بلكه ديگران  را هم به جلو مي راند.... از فواصل طرح مورد، بوسيله مقام معظم رهبري تا كنون رفته رفته جامعه ايران اسلامي حركت  در ابعاد وسيعي به امواجي  پر  تحرك براي نيل به اهداف مورد نظرملت و نظام اسلامي وعقيم گذاشتن دشمن در نتيجه گيري را در ادامه راه تحقق ارمانهاي بلند اسلام ناب محمدي به منصه ظهور رسانده است.دراين نوشتار برانم كه با تكرارمفاهيمي كه لزوما در اين چها رچوب از  جنس اعتقاد داشتن به ركن اساسي و تعيين  كنند ه در به ثمر نشستن اين پروسه است . همانا در ولايت پذيري خلاصه است. كه به  اعتماد تسهيل كننده مسيروجهت دهنده مقصد است و با ياد آوري  مي  بايست به، آ ن بعنوان موجد ومبناي دستور كار نگريست به محضر مخاطبان تقديم كنم : 

قران كريم در سوره محمد آيه /31 مي فرمايند: ولنبلونكم حتي نعلم المجاهدين منكم والصا برين ونبلوا آخباركم؛...ما همه  شما را قطعا مي آزمائيم تا  معلوم شود چه كساني  از ميان شما  مجاهد ان وصا بران واقعي هستند. وعملكرد شما را بازشناسيم،

قران كريم در سوره  ابراهيم  آيه/  37 يثبت الله الذين آمنوا با لقول الثابت في الحيا ة الدنيا وفي الاخرة –   خداوند كساني را كه ايمان آوردند، به خاطر گفتار واعتقاد ثابتشان، هم در اين دنيا وهم در سراي ديگر، استوار مي دارد.

... ومن يتق الله يجعل له من امره يسرا (آلطلاق / 4) ...و هركس تقواي الهي ييشه كند، خداوند كار رابراو آسان مي سازد...

... من كان يريد العزة  فلله العزة جميعا (فا طر/ 10 )هركس خواهان عزت است با يد از خدا بخواهد چرا كه تمام عزت آژآن خداست.

... اصل مورد؛ حركت از يك مبدا به يك مقصد است و دراين مسير اعتقاد داشتن در وصول به هدف د ر همراهي با  تبيين كننده مقصود وشناخت از او انرژي زا  و روشن كننده  موضع  ا جتماعي  ومرز پيشروي وعـِده وعُده لازمه است . وبه اين آ يه توجه كنيم: فلما فصل  طا لوت بالجنود قال ان الله مبتليكم بنهر فمن شرب  منه فليس مني ومن لم يطعمه فانه مني الا من اغترف غرفة بيده....كم من فئه فليله غلبت فئه كثيره باذن الله والله مع الصابرين ..... فهزموهم باذن الله ... سوره بقره .آيات /249/-50 2ودراين آيات خداوند با يك امتحان، به  نشانه هاي مومنان حقيقي وهمراهان مقاوم  وصابر ولي خود، نويد پيروزي ورمز گشائي مي دهد .وهمين نكته سرآغاز پيروزي هاي بزرگي براي مومنا ن درتاريخ بوده است.

اقتصاد مقاومتي : پيوستگي واستمرار پايداري در برابرتهديدات  نرم اقتصادي   دشمن است وكسب وتكرار پيروزي دراين ميدان وسيع است . ميان درك  وتلقي يك انديشه (ولايتمداري) وپذيرش صميمانه وصادقانه  واعتقاد باور شناختي به  آن (ولايت پذيري)  ، تفاوت چشمگير وجود دارد. موضوع او ل بيشتر ذهني ودومي تجربي وميداني است ولمس نتيجه، استاتيكي نيست بلكه ديناميكي است وبايد آنرا ايجاد كرد...نيازبه زمان سنجي- حركت سنجي- ودروني سازي واصل بهسازي در انجام مسئوليت وتعهد شرط ايجاد آن است ودراين عرصه به دو مرحله كاري نيازمنديم..1-تحقيق وپژوهش درشناخت  واقعيتها ووعمق بخشي ودامنه يابيها   گستره ي ريشه اي دادن به اهداف زير گروهي است 2- دفاع از ارزشهاي  كه دشمن آنها را نشانه رفته است با عملگرائي( دوركردن ضعف هاي شخصيتي وتشكيلاتي ازخود) و دريافت سريع اشارات رهبري در خصوص مسائل وضرورتهاي  امت اسلامي.

.

كار در يك پيكان هم عقيده ومشترك متضمن تامين هدف است. وحضور در اين پيكان، بريدن ازفرد گرائي، گوشه گيري وتعصبات شخصي ، منا فع خاص وبلند پروازيهاي فردي وشبيه سازي خود به غير، پايه پيروزي هميشگي است. وبا وجوب اين كمال مطلوب، احساس تكليفي مي شناسيم. كه هيچ چيز قادر به محروم كردن ما از آ ن نيست. ومسئوليتي متوجه ماست ؛ كه اختيار ما ، آزادي ما وحتي اعتبار ذهني  واجبار ما ، معاف كننده

از پذرش نقش مثبت ما ، در اين صف بندي نمي تواند با شد .

مولا علي (ع):  مقدار نتيجه گيري هركس از يك كا ر(موضوع ) بسته به ميزان اعتقاد او به آن كار است.

. تاريخ  ملل،  سرگذشت هاي   آموز نده ا ي كه موانع ومعضلات  برا ي آنها  بعنوان  سر منشاء بسيا ري ازعلوم و تحولات  مثبت  تاريخي واقع گرديده، مشحون  است.اقتصاد ومعيشت بشر را مي توانيم در قران وحديث مطالعه كنيم ميتوان از كشت زرع  آ د م وحوا ودامداري ابراهيم و فراز ونشيب دوران خشكسالي و فراواني يوسف/ وچه از آيه تكميلي : وتلك الايام نداولها بين الناس/ وآن روزهاي داشتن ثروت را بين مردم دست به دست مي گردانيم تا...- .... كانهم يوم يرون ما يوعدون لم يلبثوا الا ساعة من نهار. الاحقاف/35(و بسياري از( انسانهاي  افراطگر در هوا وهوس )روز قيامت در وعد ه گاه متوجه  مي شوند كه دنيا با همه كم و زيا د ش گويا با ندازه بخشي از روز بوده است. والي  ...-  آخر-

در تكنولوژي نو اقتصادي  دنبال كنيم مي توان به اين حقيقت  دست  يافت كه هميشه مايه سعا د ت تلاش با اعتقاد است وهموار ه هم همين  دومفرده در يك  تركيب  است.

  اكنون  با توجه  به بحران فزاينده در اقتصاد جهان، دانشمندان علم اقتصاد جهاني بر اين ايده متفق القولند كه اقتصاد جهان نياز به يك بازنگري كامل وجراحي سريع دارد...-

 مكاتب اقتصا د ي نوين كه عموما بعد از بروز بحرانهاي اقتصادي بويژه در قرن هاي 19/18بوجود آمده اندمرتب ديگاه هاي قبل  خودرا به چالش مي كشيده وبعضا از دور خارج مي كردند  :

-در سال 1776ميلادي –آدام اسميت اسكا تلندي با انتشار كتابي تحت عنوان: " تحقيق درماهيت وعلل ثروت ملل باعث يك دگرگوني در اقتصاد گرديد كه به عنوان پايه گذار مكتب   اقتصاد كلاسيك جهان مطرح شدودرنهايت با بحرانهاي شديد روبروشد(1815).-

-مكتب تاريخي فردريش   )1825) مخالف كلاسيك  بود چون در اين حيطه تنها يك جنبه خاص از فعاليتهاي انساني را مطرح مي كرد. وبه انسان نگاه تك بعدي داشت. وفقط منافع شخص  مورد مطالعه قرار مي گرفت. ومحركها ومفاهيمي چون نوع دوستي ،محبت، فدا كاري ، درآن سيستم  مرده بود.....

- مكتب كينز هاي جديد:(1930) سياستهاي  ارشادي دولت ودخالت او در اقتصاد تاثير بسزائي در رسيدن به تعادل است. ودولت وسياست گذاران بايد همواره آمادگي حضور در ميدان اقتصادي واستفاده از فعاليتهاي سياست هاي ارشادي  براي سوق دادن اقتصاد كشور به سوي تعادل واقعي  را بايد داشته باشند.   

-مكتب كلاسيكهاي جديد يا انتظارات عقلائي پس  ازكينزيها: رابرت لوكاس،توماس سارجنت.: الف ) اقتصادبازارآزاد بطور ذاتي از ثبا ت لازم بر خودار است. وبحرانها ي اقتصادي با هر شدت وحدتي كه با شند. كوتاه مدت  و زود گذرند.ب) مردم در برخورد با وقايع اقتصادي از تمام اطلاعات موجود وقابل دسترس جهت شناسائي وبرخورد صحيح  ودقيق با ان وقايع  استفاده مي كنند.- و.... –

 واكنون  اقتصاد جهان با بحراني ترين وضعيت بخصوص در غرب وآمريكا روبروست.... –

-چين به اعتبار بستن در وپنجره هاي اقتصاد آزاد وتلاش بسيار در مدت سه دهه اكنون آرام آ رام شركتهاي ورشكسته اروپايي را مالك ميشود./ درهمين دو دهه اخير زماني موح بحرا ن اقتصادي شرق اسيا اندونزي ومالزي وكره جنوبي را به شدت به درد سر انداخت  اما مردم اين دو سه كشور در يكي از همكاريهاي بي نظير با اما نت دادن طلا وجواهرات خود به دولت ، آرامش پس از حادثه را در آغوش گرفتند. وهم اكنون هم شاهديم كره شمالي براي حفظ ارزشهاي جامعه خود قوي ترين همگرائي ها را بين دولت وملت  در شرق اسيا نشان ميدهد.

و جان كلام اينكه،  مي توان از حادثه   تصا د م به  تحريم ها و دهل تهديدها  وآن سرگذشت  دنياواين حديث پيش رو اين نكته را بيرون كشيد كه بر اي دور ماندن از آن اقتصاد محتاج به عمل جراحي وسركوفت دهنده وپيشرفت اين اقتصاد جوان و فراري از وابستگي  واميد واركننده،  فرصت طلائي اقتصاد فاخرسر زنده را در دل اقتصاد مقاومتي  ايجاد كرد...

جامعه ايران اسلامي كه  شهادت عزيز ترين فرزندانش را وفدا كاري ترين ازمنه تاريخش را  وزيباترين افتخاراتش در طول بيش از سه دهه از عمر انقلاب اسلامي در راستاي استكبار ستيزي، تجربه دارد هيچگاه يك قدم از مصالح ومنافع  انقلاب اسلامي اش  وكشورش، كوتاه نخوا هد آمد..چرا كه  تا پيروزي در اين جبهه هم، با توكل برخدا فاصله بسيار كوتاه ونزديك است.

گوته، شاعر و نويسنده معروف آلمانى مي‏گويد :

» ساليان دراز كشيشان از خدا بى خبر، ما را از پى بردن به حقايق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند ؛ امّا هر قدر كه ما قدم در جاده علم و دانش نهاديم و پرده تعصب را دريديم، عظمت احكام مقدس قرآن، بهت و حيرت عجيبى در ما ايجاد نمود. به زودى اين كتاب توصيف‏ناپذير، محور افكار مردم جهان مي‏گردد «

آلبرت انيشتاين كه نيازى به معرفى ندارد، مى‏گويد:

قرآن كتاب جبر يا هندسه نيست؛ مجموعه‏اى از قوانين است كه بشر را به راه صحيح، راهى كه بزرگ‏ترين فلاسفه و دانشمندان دنيا از تعريف و تعيين آن عاجزند ، هدايت مى‏كند.

پروفسور آرتور آربرى كه يكى از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگليسى است، مى‏گويد:

« زمانى كه به پايان ترجمه قرآن نزديك مى‏شدم، سخت در پريشانى به سر مى‏بردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاطرى به من مى‏بخشيد كه براى هميشه به خاطر خواهم داشت. من در حالى كه مسلمان نيستم، قرآن را خواندم تا آن را درك كنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگ‏هاى نافذ و مرتعش كننده‏اش شوم و تحت تأثير آهنگش قرار گيرم و به كيفيتى كه مسلمانان واقعى و نخستين داشتند، نزديك گردم تا آن را بفهمم » .

لئوتولستوى، نويسنده معروف روسى مى‏گويد:

«هر كس كه بخواهد سادگى و بى پيرايگى اسلام را دريابد، بايد قرآن مجيد را مورد مطالعه قرار دهد. در قرآن قوانين و تعليمات حقيقى و احكام آسان و ساده براى عموم بيان شده است. آيات قرآن به خوبى بر مقام عالى اسلام و پاكى روح آورنده‏اش گواهى مى‏دهد».

دكتر هانرى كُربن، اسلام شناس معروف فرانسوى، سخن جالبى درباره قرآن دارد. وى مى‏گويد:

«اگر قرآن خرافى بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرأت نمى‏كرد كه بشر را به علم و تعقل و تفكر دعوت كند. هيچ انديشه‏اى به اندازه قرآن محمّد(ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است تاآن جا كه نزديك به نه صد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فكر سخن رفته است».

ارنست رنان، فيلسوف معروف فرانسوى مى‏گويد:

« در كتابخانه من هزاران جلد كتاب سياسى ،اجتماعى، ادبى و… وجود دارد كه هر كدام را بيش از يك بار نخوانده‏ام؛ اما يك جلد كتاب هست كه هميشه مونس من است و هر وقت خسته مى‏شوم و مى‏خواهم درهايى از معانى و كمال به رويم باز شود، آن را مطالعه مى‏كنم. اين كتاب، قرآن – كتاب آسمانى مسلمانان – است».

ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه مى‏گويد:

« اميدوارم آن زمان دور نباشد كه من بتوانم همه دانشمندان جهان را با يكديگر متحد كنم تا نظامى يكنواخت، فقط براساس اصول قرآن مجيد كه اصالت و حقيقت دارد و مى‏تواند مردم را به سعادت برساند، ترسيم كنم. قرآن به تنهايى عهده دار سعادت بشر است».

مهاتما گاندى، رهبر فقيد هند هم اعتقاد داشت:

«از راه آموختن علم قرآنى، هر كس به اسرار وحى و حكمت‏هاى دين، بدون داشتن هيچ خصوصيت ساختگى ديگرى پى مى‏برد. در قرآن هيچ اجبارى براى تغيير دين و مذهب انسان‏ها ديده نمى‏شود. قرآن به راحتى مى‏گويد: هيچ زور و اكراهى در دين وجود ندارد».

ويل دورانت، دانشمند امريكايى شرق‏شناس، مى‏گويد:

«در قرآن، قانون و اخلاق يكى است. رفتار دينى در قرآن، شامل رفتار دنيوى هم مى‏شود و همه امور آن از جانب خداوند و به طريق وحى آمده است. قرآن در جان‏هاى ساده عقايدى آسان و دور از ابهام پديد مى‏آورد كه از رسوم و تشريفات ناروا آزاد است ».

ژان ژاك روسو، متفكر و روان شناس مشهور فرانسوى، برداشت منحصر به فردى از قرآن دارد؛ او مى‏گويد:

« بعضى از مردم بعد از آن كه مقدار كمى عربى ياد گرفتند، قرآن را خوانده، امّا درست درك نمى‏كنند. اگر مى‏شنيدند كه محمّد(ص) با آن كلام فصيح و آهنگ رساى عربى آن را مى‏خواند، هر آينه به سجده مى‏افتادند و ندا مى‏كردند: اى محمّد عظيم! دست ما را بگير و به محلشرف و افتخار برسان. ما به خاطر يارى تو حاضريم كه جان خويش را فدا سازيم!!»

راكستون اسكاتلندي:

ساليان درازي درجستجوي حقيقت بودم تا اينكه حقيقت را در اسلام يافتم سپس قرآن را ديدم وشروع به خواندن آن كردم اوبود كه تمام سوالات مرا جواب گفت " قرآن ابهت وترس در انسان الهام مي كند ودرعين حال ثابت مي نمايد كه هرچه مي فرمايد راست است.

استانلي ليون پول((دانشمند انگليسي)

پيامبر اسلام يكي از بزرگترين وعالي مقام ترين شخصيتهاي تاريخ جهان است وكتابش همان قرآن مي باشد كه مجموعه اي از وحي هاي الهي وشاهكارزبان عربي است. برمبنا واساس اين كتاب(قرآن) فرهنگ وتمدني به وجود آمد كه مغرب زمين هم به آن مديون است.

جان ويليام در پر: (دانشمند انگليسي)

قرآن تذكرات عالي اخلاقي ودستورات زيادي دارد سبك انشاء قرآن طوري تنظيم شده است كه مابه هيچ صفحه اي مراجعه نمي كنيم جز آنكه عالي ترين چيزي را كه هركس بايستي پسندد وتصديق كند ، درآن خواهيم يافت اين بنياد مخصوص كه به صورت تكه هاي كوتاه كوتاه است ، مطالب ، شعرها وقوانيني راكه به ما مي آموزد كه به خودي خود كامل بوده وبراي عموم مردم در تمام حوادث واحتياجات زندگي مناسب وقابل استفاده است.

لادين كوبولد: (انگليسي)

به راستي قرآن را جمال وزيبايي ، گيرائي ، شيريني ونظم مهيج كه تاثير آن را هيچ كتابي ندارد اين كتاب از بسيار خواندن كهنه نمي شود ، كلمات با اينكه وزن وسجع دارد درآن سجع ووزني پيدانيست ، شيرين تر از شعر است ولي شعر نيست اين اعجاز فقط از آن قرآن است.

فريدريش ديتريشي : (اسلام شناس غرب)

همين علوم ومعارف مسلمين بود كه اروپا را درقرن» دهم ميلادي جلو برد همان علومي است كه سرچشمه آنها قرآن كريم بود واروپا از اين حيث به اسلام مديون است

بلر : (خاورشناس معروف آلماني)

لغت قرآن فصيح ترين لغات عرب واسلوب بلاغت آن طوري است كه افكار را بسوي خود جذب مي كند قرآن داراي مواضعي آشكاراست وبه زودي براي هميشه بي معارض خواهد بود ، هركس كه از اين كتاب به خوبي پيروي كند زندگي آرام وگوارائي خواهد داشت.

ژوزف هورد ويچ: ( دانشمند خاورشناس)

قرآن ، عامل بسيار شگرفي در بالا بردن مسلمانان بود.

قرآن آنان را به تحقيقات علمي وپديد آوردن انديشه ها سوق داد

قرآن موجب انگيزه وپيشروي مسلمانان در سرزمينهاي اروپا گرديد درآنجا هنگامي كه تاريكي ها همه جا را فرا گرفت بود اينان مسلمانان مشعلهاي انسانيت را بر افروخته وبه آستان علم ، خدمات شايان كردند علوم گذشتگان رادگر باره نيرو بخشيدند وبه شرق وغرب ، فلسفه ، پزشكي ، ستاره شناسي ومعماري آموختند ومارا در مسير نهضت جديد علمي قراردادند.

دكتر يوهان دلفگانگ فون گوته (رياضي دان ، شاعر ، نويسنده)

قرآن اثري است كه به واسطه ي عبارات آن خواننده در ابتداي امر رميده مي شود ، وسپس مفتون جاذبه ي آن وبالاخره بي اختيار مجذوب زيبابيهاي بي پايان آن مي گردد. چطور ما به آن (قرآن مجيد) بازمي گرديم ورجوع مي كنيم هرچند در ابتدا تكرار به نظر مي رسد امام به زودي انسان را جلب مي نمايد ومتعجب مي سازد انشاء آن هم آهنگ با محتويات وهدف بزرگش محكم ، قوي وبسيار عالي است پس اين كتاب در تمام از منه ي بشريت بزرگترين نفوذ را خواهد داشت. ساليان دراز كشيشان از خدابي خبر مارا از پي بردن به حقايق قرآن مقدس وعظمت آورنده آن دور نگه داشتند اما هرقدر كه ما قدم در جاده ي علم ودانش به پيش گذارده وپرده هاي جهل وتعصب نابه جارا دريده ايم عظمت احكام مقدس اسلام كه قرآن ، مجموعه ي آن است بهت وحيرت عجيبي درما ايجاد نموده است وعن قريب است كه اين كتاب توصيف نا پذير عالم رابه خود جلب نموده وتاثير عميقي در علم ودانش جهان نموده ومحورافكار مردم جهان گردد.

بانوستان راني تنس ( دانشمند هلندي)

محتواي اين كتاب آسماني كاملاً با خرد وفطرت بشري مطابقت دارد واز مطالب زننده وخلاف عقل به كلي پاك است قرآن در باره ي زنان داوري عادلانه اي دارد وبرخلاف برخي از مرامها واديان كه جنس زن را تابه سرحد بردگي تنزل داده وارزشي براي اوقائل نيستند ، وي را از مزايا وحقوق انساني برخور دار ساخته ومقام شامخي براي او منظور داشته است.

پروفسور واشنگتن ايرونيك: (خاورشناس بزرگ آمريكايي)

قرآن كتابي است كه از حدود اقيانوس اطلس تا نهر كاشمر مردم را در زير سايه ي همايون فرخود سعادتمند نگه داشته است قرآن حاوي بالاترين مبادي با اوج وسودمند ترين آنها است.

هربرت جورج ولز: (دانشمند ومحقق انگليسي)

درپاسخ سوالي كه يكي از مجله هاي علمي اروپانموده بود كه بزرگترين كتابي كه از آغاز تاريخ بشر تا كنون بيشتر از ساير كتب دردنيا تاثير بخشيده واز همه مهمتر به شمار آمده كدام است . چند كتاب را نام برد ودر پايان نوشت: اما كتاب چهارم كه مهمترين كتاب دنياست قرآن است زيرا كه اين كتاب آسماني اثري در دنيا گذارده كه نظير آن راهيچ كتابي به خود نديده است. قرآن كتاب علمي وديني واجتماعي وتهذيبي واخلاقي وتاريخي است.

كينت گريك (استاد دانشگاه كمبريج انگلستان)

چراقرآن براي يك دوره ي بخصوص نيامده وهرگز كهنه نمي شود وتا روزي كه نوع بشرباقي است راهنماي انسان خواهد بود ؟ زيرا چيزي وجود ندارد كه در قرآن نيامده باشد.هنگاميكه قرآن را براي نخستين بار گشودم وتحت تاثير آن قرار گرفتم ، تصور كردم اثري كه آن كتاب در من ايجاد كرده است استثنايي است ودر سالهاي بعد كه با چندين تن از مترجمان قرآن به زبانهاي اروپايي مكاتبه كردم وبعضي از آنها را نيز ديدم در يافتم تاثيري كه خواندن قرآن در ما اروپاييان مي كند همگاني است امام مشروط براينكه قرآن در متن اصلي خوانده شود وترجمه ي قرآن درهيچ يك از زبانهاي اروپايي متن اصلي را ندارد.

كارلتون اس گون: (استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا)

يكي از مزاياي عظيم قرآن بلاغت آن است قرآن هنگامي كه درست تلاوت شود چه شنونده به لغت عربي آشنايي داشته آن را بفهمد يا نفهمد تاثيري شديد در او گذاشته ودر ذهنش جاي گير مي شود اين مزيت بلاغتي قرآن قابل ترجمه نيست.

نون گرونبوم: (استاد معاصر)

قرآن معجزه ي بديهي محمد(ص) است اعجاز وانحصار كتاب از جهان مختلفي جلوه مي كند ، پيش بيني آينده اطلاعات در باره ي وقايع مجهول گذشه ، ناتواني مردم از آوردن مشابه آن با وجود مبارزه طلبي هاي مكرر وبالاخره زيبايي بي سابقه وفصاحت ما فوق اعلاي انشاء آن.

آدموندبورگ: (شخصيت سياسي انگلستان)

قرآن يا قانون محمدي قانوني است كه شامل تمام طبقات اجتماعي گرديده و آنهارا به يكديگر پيوند مي دهد قانوني است كه به عالي ترين نظام قضايي و بهترين روش علمي و بزرگترين رسم قانون گذاري ترتيب و تنظيم يافته است.

شعري از عليرضا سپاهي لايين نويسنده براي شهداي هشت سال دفاع مقدس  روحشان شاد و يادشان گرامي

…واكنون به خاطر بياور شبي را كه آن قوم روشن به دريا نشستند 

به خاطر بياور كه آنان چه عريان نشستند وبر موج ها راه بستند

واكنون به خاطر بياور كه آنان چه غمگين و آشفته رفتند تا دور

چه مجنون ومردانه رفتند آن خاطرات بزرگي كه دردوردستند

مگرمي تواني به خاطرنيارورد آن نازنينان ناگاه خونين صدا را

كه يك شب سكوت زمين را درآن اوج تاريك مثل شهابي شكستند؟

واكنون چه اكنون تلخي كه درصخره ي ساحلي مي دود موج قرمز

به دنبال آن قوم غمگين كه از ياد اين آشنايان فراموش هستند!

واكنون شبي بال گسترده بر آسمان اي ديروز آبي – من اما

از آن شاعرانم كه خورشيد راوقتي از آسمان رفت هم مي پرستند!