بسم الله  الرحمن الرحیم

اللهم اجعلنا من عبادک  ان  عبادک هم المفلحون واجعلنا من حزبک ان حزبک هم الغالبون                                 معرفی مالک اشترسردار ولایت مدار

مالک دریمن  قریه بیشه  چشم به دنیا گشود از قبیله < مذحج> بود که بعدها به مالک اشتر معروف شد.پدرش یغوث بن نخع میباشد .که نخعی معروف  بود. مالک پس از رحلت پیامبر (ص) درجنگ با رومیان وفتح ایران شرکت داشت.وبا  والی کوفه ،که  مردی فاسد در زمان خلیفه سوم  بود درگیر شد... واول کسی بود که با مولا علی(ع) بیعت کرد. ومردم کوفه را برای جنگ جمل آماده ساخت. ودر همان جنگ  بود لیاقت وشجاعت او شهره شد. ودر پیروزهای  نبرد صفین نقش خیره کننده ای  داشت.نه تنها در شجاعت بلکه  دردر عبادت وایمان نیزچهره درخشانی بود. در سال 38هجری در روستای قلزم در مسیر مصر توسط جاسوسان معاویه با زهرمسموم وبه شهادت رسید .وامروزه آستانه او در مصرزیارتگاه ارادتمندان  استاندارسرفرازولایت علوی ست.

عظمت مالک از نگاه مولای موحدین (ع):|درنامه ایشان به مردم مصر: او مالک فرزند حارث از طایفه مذحج است حرف اورا بشنوید.دستور ارا تا انجا که مطابق حق است بپذیرید.زیرا او شمشیری از شمشیرهای خداست که تیزی آن کند نمی شود واثر آن حتمی است... پیشروی وعفب نشینی او به امر من است.با  خود نیازمندبه او بودم اورا برای راهنمایی  شما فرستادم .همینکه خیر خواه تان بود وسرسختی او در برابر دشمنا ن تا ن پسندیدم....

امیر بیان (ع): در عهدنامه  معروف به مالک یاد آور می شوند که:دراین ماموریت دو وضعیت  پیش روی توست...1-اینکه فردی هستی ، که برای حق برخواسته ای، هیچ ترس ونگرانی  برای انجام وظیفه ات به خود راه نمی دهی....2-یا  کسی هستی، که موانع را بر خود سخت ودشوار می بینی. که در اینصورت چه زودانتظارات  مردم نسبت  به تو تبدیل به یاس شده و از لطف تو نا امید می گردند....

وآنگاه که  خبر شهادت مالک به  مولایش رسید. حضرت فرمودند.:ما لک. چه ما لکی؟ به خدا سوگند، اگر کوه بود یگانه بود.واگر سنگ وصخره بود . مستحکم ترین صخرها وسنگها،که هیچ کوه پیمائی نمی توانست بر آن دست یابد. وهیچ وپرنده ی اوج گیری نمی توانست بر فراز آن پرواز کند.

برچسب: ،
ادامه مطلب

بسمه تعالی

تقویت نظام اسلامی = تضمین پیشرفت کشور

روح را تأثیر، «آگاهی» بُود

               هر که را این بیش، اللهی بُوَد

اقتضای جان چو ای دل «آگهی» است

                           هر که آگه تر بُوَد، جانش قوی است

خود جهان جان سراسر «آگهی» است

                           هر که بی جان است، از دانش تهی است

«مولوی»

بر خود تکلیف می دانم که در طرح هر موضوعی اول تحقیق نموده و بعد حقیقت را بگویم در چرخه ی پژوهش ها و مطالعات سیاسی در برهه ی حساس فعلی نکته ی عمیق که برداشت نموده ایم این است که در پرتو تقویت نظام اسلامی تضمین توسعه و پیشرفت کشور نهفته است.

و این دو عنصر تر کیبی مانند سیاهی و سپیدی چشم به هم پیوسته و نزدیکند و چندان مکمل یکدیگرند که وجوباً برای هر انسان ایرانی مومن و عاقل و دلسوز اندیشیدن و تلاش کردن در این رابطه عنصری حیاتی و غیر قابل تفکیک به شمار می رود.

و در این راستا باید که برای تقویت نظام اسلامی و تضمین توسعه و پیشرفت کشور در سه حوزه پایه و کلیدی به شرح زیر تمرکز و توجه ویژه ای از برنامه ریزی،اجرا، نظارت و نتیجه گیری همت گماریم:

الف)انرژی درونی(دین، فرهنگ، مذهب، اعتقاد، باور، ارزشها، هنجارها، ایثار، موضع گیری، حوزه کلان فرهنگ، شیوه اندیشیدن و...) در کجا قرار داریم و مطلوب است به کجا برسیم بهره گیری از منابع غنی اسلامی(استخراج، ذخیره سازی، تعمیم و بهره گیری)

ب) قوانین و مقرراات عالی و بروزآوری کردن آن و فعال نمودن مجریان برجسته...در همه ی زمینه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی

ج)ارتش نیرومند(بسیج،سپاه، ارتش و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی)  

اقتصادی ( نرخ وضعیت موجودی و نرخ رشد )

 

ب : شاخص های توسعه و پیشرفت اجتماعی

 

ج : توسعه و پیشرفت شاخص های فرهنگی

د : پیشرفت و توسعه شاخص های زیست محیطی

 

عبدالمجید اورا

برچسب: ،
ادامه مطلب

بسمه تعالی

فراخوان: خودباوری، مهرورزی، خردورزی

(بامداد زندگی)درسایه سار کلام مقام معظم رهبری)دام ظله العالی)

مقدمه :

با گرامیداشت سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی که در جوار بارگاه ملکوتی امام،هشتم علی ابن موسی الرضا(ع)با بیان تاریخی خود، رهنمودهای ویژه ی برای امسال مقرر فرمودند: در این مقاله سعی شده است . با تبرک جستن از کلام امیر بیان مولای متقیان علی (ع):بوقت ضرورت هرکس که با ندای رهبرش، بیدار نشود؟ به ناگاه با ضربه دشمن از خواب غفلت خواهد پرید، ...

 برداشت هایی را تقدیم مخاطبین ارجمند نمایم:.افرادوگروهائی که کار فکری می کنند. یعنی کسانیکه محدود وایستا نیستند. زمان و موقعیت کشورشان و خودشان و مسائلی را که در آن مطرح است. و لزوم تحول و پیشرفت را تشخیص می دهند.و متوجه تهدید اقتصادی دشمن، که از پیچیده ترین تهدیدها و دارای قاعده های متنوعی است، چیرگی فرهنگی،ایجاد بحران سیاسی،وهم تمهید مقدمه برای تعرض به منافع ومنابع ملی،را که در متن خود دنبال می کند.آگاهند.وبه همان شدت مورد ارزیابی و سنجش قرار داده ودر جامعه تبیین می کنند. وارتباطی بین ارائه طریق معظم له وضرورتها واهداف حال و آینده را سخت درک می کنند. وبه مسئولیت آشکار خود واقفند.

همچنانکه روشن است تعهد ومسئولیت اجتماعی :تکیه بر اصالتهای خویشتن:

-         با فکرخود اندیشیدن، با چشم خود دیدن، با زبان خود گفتن، با قلم خود نوشتن، با دستهای خود گره باز کردن، با پای خود پیمودن راه، دقیقا فضیلت در شناخت امری است. که بدان معتقدیم ....

-         دشمن تجربه کرده است که تا ملت ایران برای خود شخصیتی قائل است. نفوذ در او ساده نیست. ایمان، فرهنگش و تاریخش، برای او یک رسمیت، تعصب واحساس خاص ایجاد کرده است. دشمن ناچار است، برای رسوخ در او، باید از ایمان،فرهنگش، تاریخش، رسمیتش، تعصبش و احساسش ،بیگانه نمایدوجدایش کند.

اینجاست که جهت گیری مثبت "از نگاه رهبری، باعث می شودکه ازاحساس ضعف و رخوت واحیانا غفلت، جلوگیریکرده و رهیافت صعودرا به قله های افتخار را موجب می شود.

-         امروز درهیچ مخیله ای نمی گنجد. که بتوان فرهنگ ارزشمداری ومعنویت را ازانقلاب اسلامی بتوان جدا کرد،همانطور که نمی توان از آمریکا و غرب روحیه استکباری و استعمارگری و فزون خواهی را گرفت

-همانگونه که این ملت توانست از نظر معنوی و فرهنگی به یک جامعه اصیل، سازنده، ارزشگرا، تأثیرگذار و خلاق تبدیل شود...

-از نظر مادی هم می تواند با بهره بردن و برداشت مدبرانه از منابع انسانی و مادی، تبدیل به یک ملت پیشرو ، برخوردار از رفاه اقتصادی و اجتماعی باشد. در تاریخ جوامع، ضربه ناشی از تغییر در منبع و میزان ثروت همواره از هر ضربه دیگری شدیدتر و موثرتر بوده است. و بسیار اتفاق افتاده است که هر گونه بحران در صنعت و تحول در نظم اجتماعی نشأت و ریشه گرفته از متغییرهای تابع منبع و میزان ثروت بوده است.

-وجود پیشرفت های استثنایی و برجسته پیشین در کشور بر اساس جنبه جذاب کایزماتیک(رهبری) که همین عمق بخش در نفوذ معنوی،موجب بالاترین فداکاری و همگامی درملت بوده است. ملاحظاتی که در پرتو رهنمودهای پر احساس، صمیمانه، اعتماد آفرین و امید دهنده معظم له موج نشاط و حرکت را به جامعه بخشیده است.

کلیات: طرح مفهومی شعار سال 1391 بر سه پایه ی علمی و عملمی:

1-     ارتقاء بهبود شرایط عمومی اقتصاد کشور تحت عنوان جزئی از برنامه کلان چشم انداز پیشرفت اقتصاد ملی(تولید ملی، افتخار ملی

2-     راهبرد مواجهه با مشکلات و مسائل و بحران های فرا روی اقتصاد کلان و خرد کشور و تکیه بر این مضمون که(اقتصاد خودکفا تهدید پذیر نیست).

3-     شناسایی ومهار و خنثی سازی آندسته از اهداف شناور دشمن که در حیطه اقتصادی طبعاً بیشتر ذهنی و غیر مادی و نرم افزاری طراحی شده است.(با مضمون تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم)

ü    نظریه فعال
  منطقه شکل و ترکیب خود را با شتاب تغییر می دهد. و قطب بحران زده سرمایه دارای در حال فروپاشی تدریجی است.  تحرک جنب و جوش نوین و بنیادی ما شکل تعیین کننده خود را بازیافته و در حال تأثیر گذاری بر معادلات جهانی است.

ü      اندازه گیری میزان اعتماد به نفس ملی شاید دشوار باشد ولی تشخیص وجود آن فرایند ی آن آسان است.

ü      عناصر مورد اشاره مقام معظم رهبری در این راهبرد:

1-     باورها و ارزشها در حوزه مردم و دولت : باورها: تصورات کلی هستند که بی انعطاف در ذهن جای می گیرند. و در قضاوتها مورد استفاده قرار می گیرند. – ارزشها: تفکرات و احساسات عمیق و ریشه داری که بر رفتار جمعی افراد متعلق به یک فرهنگ در جامعه الهام و معنا می بخشد.

-         معیار قضاوت برای تشخیص قدر و اهمیت افراد : مطلوبیت رفتار و موضع پایدار اجتماعی و فرهنگی است.

2-      الگوی توسعه و پیشرفت در حوزه مردم و دولت: ساختار معنوی و مادی جامعه وارد محاسبات عقلانی و یافتن روابط ضروری بین اشیاء شده تا بتواند از مهار طبیعت و پدیده های مورد نظر به نفع آحاد جامعه استفاده ببرد. پس از گذار از وضعیت فعلی ، به وضع مطلوب رهنمون شود.

3-     خودباوری و نوآوری درحوزه نخبگان و فرهیختگان آگاهی،اراده،ایده آل آفرینی و آفرینندگی: اینان بدلیل توانایی ایجاد ارتباط مستقیم با تولید علم ازمجهولات به معلومات پی می برندوبه خلق اختراعات،اکتشافات وابداعات و ابتکارات می پردازند(حوزه نخبگان و فرهیختگان)

4-     اعتماد ملی در ارتباط متقابل: رابطه سازنده ای که نگرش ها و رفتارها را سازمان می بخشد وانتفاع بالسویه برقرار می کند و تعامل دو طرفه ای ایجاد می کند.(در حوزه کلان جامعه)

5-     هویت ملی: حفظ دستاوردهای معنوی، توجه به شیوه های قومی، رسوم اجتماعی و رسوم اخلاقی و رعایت قوانین و مقررات است.(در حوزه کلان جامعه)

6-     انسجام ملی حوزه کلان جامعه: همه خصوصیات واقعی موجود:فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، شعاعهای مختلف درمنشور دین  باوری ملی هستند در عین کثرت وحدت دارند. و با یکدیگر سازگار بوده و مطلوب است که کارکرد واحدی را ارائه دهند و آن شیرازه محکم ونگهدارنده اتصالات جامعه است.

7-     الگوی مصرف و سبد کالای خانواده(حوزه جامعه): اولویت به امنیت اقتصادی خانواده-سرانه درآمد- تمرکز بر نیازمندیهای اولیه و تأمین ارزاق عمومی که هر خانواده توانایی تهیه مایلزم ومایحتاج عمومی خود داشته باشد. فراهم شده بینند.

8-     ساده زیستی وحفظ ارتباط همه جانبه با مردم:وجود بازخورد سازمان یافته وتوانمند و پویا که هر یک از اعضاء و افراد جامعه با آن بتوانند انتظارات را با نتیجه هماهنگ درکار واقع شده سنجیده و عملکرد خود را ارزیابی نمایند.0(حوزه مردم، مسئولین، نمایندگان مجلس)

تعاریف:

اقتصاد: نظمی است حاکم بر تولید، تهیه، توزیع و انتقال وحرکت و مصرف کالاست و پایه اش بر ارزش کار استوار است.

تولید ناخالص ملی: میزان ارزش ریالی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در طی یکسال توسط افراد یک کشور.شاخص اصلی تعیین کننده: در پیشرفت اقتصادی است.

تولید ملی: استخراج تهیه و تبدیل مواد خام به کالای قابل مصرف و یا ارائه خدمات دارای ارزش مد نظر مصرف کننده را در کشور

 

 

 

 

 

 تولید ملی می گویند.

(دو نمونه از قالب های کار در جهان صنعت)

-در دوره های جدید حجم تولید محصولات صنعتی در جهان دو برابر و نیم افزایش یافته، در حالیکه بکارگیری مواد خام اولیه همان میزان سال 1920 می باشد. همچنین نیاز به کارگیری کارگربرای  ساخت یک محصول از سال1973 تا سال1988 به دو پنجم تقلیل یافته است.–درحالیکه کالای مطلوب  مشتری ،ظریف تر،سبک تر،زیبا ترومحکم تروپربازده تر بوده است.یعنی اینکه:صنعت تولید امروز نه تنها بر پایه نیروی کار،مواد خام،انرژی. بلکه بر محور دانش می چرخد. وبخش  عمده تر در پیشرفت مدیون روی آوردن به دانش و کارهای هوشمندانه است.

-         آنچه اقتصاد ژاپن را بدون هیچ گونه منابع معدنی به شکوفایی می رساند زهد ژاپنی است. سرمایه دار ژاپنی، آنکه سرمایه اشاو را وسوسه می کند که در مصرف خرج کند، آینده را می بیند و برای تولید دیگر هزینه می کند. یعنی قناعت و زهد ژاپنی نه تنها گریز از تولید نیست بلکه تمرکز و فشار بیشتر بر روی تولید است. همچنین در ژاپن (پاتروناژ) که جزو نظام شینتویی مذاهب ژاپن است. وجود دارد که به معنای پدر گونه بودن نسبت به زیر دستان است. و این ویژگی نیز وارد اقتصاد ژاپن شده است و این کشور معنویت مخصوص خودش را در درون تولید اقتصادی آورده تا به این پیشرفت شگرف اقتصادی نائل شده است. و با حالتی که از نظر جغرافیایی تقریباً شبیه به یک ظرف در حال غرق شدن را دارد در مقابل زلزله و سونامی 10 ریشتری مقاومت می کند. در عین حال به کمک بحران اقتصادی غرب نیز می شتابد...

تولید مطلوب و پایدار: بهبود بهره وری، افزایش انعطاف پذیری، کوتاه کردن مسیر آفرینش فرآورده ها، افزایش کیفیت و خدمات به مصرف کننده می پردازد و در تجزیه و تحلیل گسترده، عملیات بکارگیری آخرین دست آوردهای فن آوری- اجرای تازه ترین روشهای مدیریتی و انگیزش کارکنان و زیر مجموعه، در دورۀ آموزش های گوناگون است. در این خصوصیت موسسات سازمانها و بنگاه های اقتصادی، چابک تر، که برخی هم نوپا و پرتکاپو هستند یکی از سرچشمه های نوآوری و کارآفرینی در تولید می توانند باشند. و می دانند که برای ماندن و مفید بودن باید نوآوری آموخت. و این نوآوری به بنای تحقیق و پژوهش که از هر چند ریالکه در پژوهش و تحقیق هزینه می کنیم. مطمئنیم که تا100 برابر برگشت دارد توجه دارند. برای دستیابی به افزایش تولید کیفی در تولیدات دانش به چیزی بیش از حاصل جمع «وظیفه» و تعریف نتیجه دلخواه نیازمندهستم. دقت در رفتار «بهنگام نیاز» و برآوردن این نکته دگرگونی در نوع نگاه و رفتار را می طلبد. طراحی امور را به نحوی بگردش درآوریم که منافع متوازن حداکثری جامعه را برآورده و تضمین کنیم.

 

حمایت ازکار:کسب وکار با زندگی روزمره همه آحاد جامعه درآمیخته است.کسب وکارتنها تولید-خریدوفروش ،سودوزیان،خدمات حمل ونقل،سرویس دهی و دادستداوراق بهادار و معاملاتی و.... نیست. بلکه هرگونه فعالیت سازنده اقتصادی که ارزشی را مورد پذیرش دیگران بیافریند. در حوزه کسب کار می توان عملکرد کرد .کسب و کار نه تنها بر زندگی انسانها سایه افکنده، بلکه شکل دهنده اندیشه در واژه ها وادبیات واخلاق و معرفت انسانی نیز هست .بررسی زیان کسب و کار ویژه کارشناسان ودست اندرکاران نیست .ودیری نخواهد پائید. که گفتگواز تنوع کار و مزایای آن کارگران وپایداری مشاغل موضوعی جالب جذاب باشد .همانگونه که یاد اوری زندگی جنگاوران اسطوره های تاریخی و شوالیه های باستانی ...وبازجوئی های پلیسی وماجراهای کارآگاهان ،اینک چنین است.

ü      –وظیفه اول دراین عرصه بمیدان آوردن توانایی انجام کار، فکر نو وخلاق ودرنتیجه رشد کیفی کار فردی وجمعی (تیمی) ودرونی کردن انجام مامریت ها، زیر چتر حمایت وپوشش است.

ü      -قانون دوم ترمودنیامیک می گوید کار به گرماو اصطکاک تبدیل می شود و قانون نخست یک اقتصادان می گوید:که همه چیز به کار تبدیل می شود. و اگر چنین نباشد اصولا اتفاقی نیفاده است . نظام کار: در دو ثبات :رویه-ژرفا،قابل دسته بندی است.

ü      -راه و روش کار تیمی در کارهای دانش بر-کارآفرینمی تواندبر درخشش نابغه ها متکی باشد.وبخشهای جدا افتاده کار را  به هم می بافد.

ü      -(مرکزخبرگی):مهارت،حرفه،شکل دهی اندیشه در عمل .واین در حوزه ی (زنجیره ای)ازتحلیل گران در گروه کار امکان پذیر است.

ü      -میدانیم منبع کار:دانش،وچنانچه دانش همانگونه که راهش مشخص است به کار افزوده شود=بهره وری

ü      –واگراز دانش در( فعالیت کاری )کارهای بی سابقه وتازه خلق کنیم. ان را نو اوری می نامیم،پس هر دو از مسیردانش می گذرد.

ü      -رمز موفقیت اقتصادهای توانمند،وجود نیروهای کار فرهیخته و علاقه مند است.

ü      -شخصیت کاری: کاری که فرد بدون اینکه پائیده شود،انجام می شودو یاانچه که فرد از خود بر داشت می کند، را نظام مند می کند.

ü      -ادراک وشناخت از بخش چپ مغز می آید.بخش راست آن، مرکز تعیین رفتارها و احساس هاست.که هر بخش باید سهم خود را به نیازهاوضرورت های جامعه ادا کند. درست انجام دادن کار، به اندازه خود کارکرد، با اهمیت است.

ü      بنا براین فراتر از مهارتها ودانش ها. شخصیت ورفتار فعالان،مجریان ، وکارگزاران وکارگران وکارکنان یک مجموعه کاری مد نظر است.

ü      -افرادیک مجموعه کاری با استعداد عمومی اختصاصی و پشتکار اگر در جزء جزء واحد کار مورد علاقه موفق شوند.دقیقا فراورده آنها نیز پیروزی کلان در سطح ملی را تضمین می کند.اینجاست که بهاء دادن به شخصیت افراد در واقع اهمیت قائل شدن به فن آوری و اندیشه، تعیین کننده است . ضمن اینکه  برتری شخصیت بر اندیشه یک اصل جوهری است

در کار به آیتم های سازمانی ومدیریتی زیردر شرایط فعلی نیازمندیم:1.باتوجه به عملکردوتلاش، صرف انرژی، وقت و هزینه چقدر کار انجام می شود در شیوه محاسبه تراز پیشرفت و ثبت نارسائی وتحرک=(نقاط قوت وضعف ). بخشهای مختلف  باید نتایج حاصل رادریک جدول زمانبدی مشخص، بوقت روشن کند 3- باور کنیم که نتیجه کارکردها، موفقیت ها اهداف ونیاز ، متعلقبه خودمان است.-

- از همواره کارکردن ،انسانبه احساس کمال می رسد وبا کار خود در فعالیتها آفرینندگی جهان مشارکت می کند.

سرمایه ایرانی: سرمایه عبارت است: از منابع انسانی وغیر انسانی که می تواند در حالی که آینده برای ما ارزشهای اجتماعی واقتصادی ایجاد کند. همچین بعنوان پشتوانه تولید و کار نیز معرفی شده است .و در واقع نیروی محرکه اقتصاد است .

-         می توان از فضای به تصویر 000000000000کشیده شده در کارگاه کلان اقتصادی ایرانی اسلامی-وجود منابع انسانی(فکر وانرژی لازم)- منابع غیر انسانی-معادن سر شار و منابع طبیعی غنی، امکانات  و بهره برداری عالی اقتصادی موجود از بکارگیری این دو زمینه نسبتا کامل، توان تحرک و فعالیت گسترده اقتصادی رابرای جامعه ایرانی مسیر و فوق العاده ممتاز مهیا می باشد و این موجودیهای واقعی راه درونزائی_اقتصاد سالم فعال و فراگیر را با مدیریت سرمایه و حمایت و نحوه برخورداری استفاده از آن تبیین می نماید. برای سرمایه ای که نحوه حصولش ، فعالیت وبکارگیری اش و تضمین  نتیجه و بهره اش تداببری اندیشیده شود می توان به برخورداری طیف گسترده جامعه خوشبین بود.

-         رشد اقتصادی :افزایش در تولید نا خالص ملی یک کشور در یک دوره زمانی معین

-         رشد اقتصادی می تواند:تحت تاثیر دو گروه از عوامل زیر تحقق یابد.

1-وجود منابع وتوسعه بیشترآنها برای جامعه ویا به عبارت دیگر افزایش عوامل تولید از نظر کمی.

2-افزایش توان جامعه برای استفاده مناسباز منابع موجود،تخصیص وفراهم سازی بستر مناسبتربرای کارآ نمودن منابع موجود و پایه به عبارتی دیگر افزایش کیفت عوامل تولید همانگونه که قبلا نیز اشاره رفت .

-رشد اقتصادی به معنی افزایش در تولید ناخالص ملی است و این افزایش در تولیدنا خالص ملی بستگی مستقیم به میزان سرمایه موجود جامعه، نیز نیروی کارماهر ، فنی وفرهیخته است .و با توجه به موارد ذکر شده.

-افزایش در تولید خالص ملی به سه طریق میسوراست :اول اینکه :مقدار نیروی کار واجد شرایط افزایش یابد و توزیع و نقش کار بوضوح تعیین گردد.

دوم:اینکه مقدار و میزان سرمایه جامعه کانالیزه .افزایش داده حمایت شود. (کیفی وکمی)

سوم:اینکه افزایش کارائی و بهره وری سرمایه و نیروی کار:افزیش میزان تولید. هر واحد از سرمایه یاهر واحد از نیروی کار دارای  نقش افزایشی  در چرخه تولید دارباشد.

-افزایش کیفت عوامل تولید : به طور کلی رشد اقتصادی از طریق تغیرات مثبت ومطلوب در تکنو لوژی و پیشرفتهای در تکنولوژی و رشد علمی به لحاظ کیفی تحت تاثیر قرار می گیرد.

-هنگامی که از سرمایه صحبت  می شود مواردی  چون سرمایه گذاری .پس انداز و اعتبارات و بودجه درسطح کلان جامعه را در بر می گیرد.

- میزان نیروی کار نیز در ارتباط مستقیم با رشد جمعیت ومیزان مشارکت و تنوع کار در فرایند تولید است .

- بالاخره اکتشافات و احیای منابع طبیعی باعث افزایش سطح زمینهای قابل بهره برداری در فرایند تولید می گردد.

در این حوزه که مواردی چون برنامه های کلان و خرد اقتصادی- نیروی کار – سرمایه – سرمایه گذاری. پس انداز و تغییرات تکنولوژِیک ومنابع حاصل از صرفه جویی های هدفمند که جمع الجمع مقیاس ها ی فعال  سرمایه های انسانی است . بعنوان عوامل تعیین کننده در رشد اقتصادی مورد توجه قرار می گیرند.

آسیب شناسی احتمالی  که دراین راهبرد دیده شده است:

-فاصله گرفتن از باورها وارزشها-بی انضباطی مالی واقتصادی –غفلت یا سهل انگاری در بهره وری دقیق ازمنابع ومنافع –فاصله گرفتن از ایجاد زمینه علمی وپژوهشی درجهت بخشی و شکوفائی استعدادهای پنهان.-ترویج رویه ی رقابت در تجمل گرائی و باز بودن مسیر هجوم کالاهای تزئینی وسرگرمیهای مبتذل و اسباب بازیهای پرزرق و برق واجناس مصرفی کم کیفیت(وارداتی) که عموما قابلیت بازیافت سریع را ندارند.ویکی ازعوامل آلوده گی وتخریب در پهنه زیست محیطی محسوب می شوند.-فاصله طبقاتی و امتیاز یافتن صاحبان مال منال و تحمیل خواسته های نامشروع به مردم ونظام- عدم توجه به محرومین ،تبعیضها،

نابسامانیهای مالی وشیوع رانت بازی.برخی فرصت گرائی کاسبکارانه در بازار و صنوف

-چنانچه فرد وجامعه، نتواننداز (سیاهه زیانها) خود را رها سازند،خود را مسموم ساخته اند.

پیشنهادها:

ü      -افزایش پس انداز هرچند اندک،بعنوان پشتوانه سرمایه گذاری،ونظام مندی مالیات، براساس میزان پس اندازهاوسرمایه گذاری و پیشرفت پروژه در اقدام ملی (سال 91)

ü      -گستردگی آموزش ، بویژه در حوزه مهارت،فن آوری، آموزش عمومی،   کارشناسی در موسسات مختلف،آموزش عالی بر اساس ضرورتها  ونیاز ها.

ü      -نظام مندی ورودی وخروجی (کلان وخرد)واطلاعات یابی ،و آمارگرائی منظم وتعریف شده در بکار گیری نیروها.

ü      -بکارگیری آموزش فنی و حرفه ای ومهارتی (کار و زندگی) در دوره خدمت نظام وظیفه و بکار گیری انرژی این دوره برای تقویت امر تولید وکار(اقدام ملی)

 

ü      -اطلاع رسانی دقیق فرصتهای شغلی،سرمایه گذاری ،جذب سرمایه راکد و سرگردان، با توجیه علمی واقتصادی .آموزش نحوه صحیح   بهره برداری اصولی از طرحها وپروژه های ملی ،منطقه ای و خصوصی.

ü      -اطلاع رسانی سریع ودقیق در حوزه کالا وخدمات( میزان موجودی،نرخ،سوددهی)

ü      -دو راه ازبین بردن تراز منفی بازرگانی.:1-کاهش مصرف داخلی تا میزان20درصد2-تنوع بخشی کیفی وکمی درافزایش تولیدات داخلی،بازاریابی مناسب.

ü      -تشکیل وگسترش تعاونی تولیدوتوزیع،سرمایه گذاری وکار آفرینی با توجیه گروهای فنی وعلمی اقتصادی

ü      -ایجاد مشارکت با فراخوان عمومی از داوطلبان برای سرمایه گذاری،کار،آموزش درشبکه سراسری اقدام ملی: که در آن موضوعات قطبی، منطقه ای،استانی شهرستانی، شهر وروستا وشناخت شرایط واستعدادهای متنوع،وملموس کردن حضور همگانی در این طرح،تهیه لیست های جذب .

جمع بندی:احساس تعهدو مسولیت پذیری پشتوانه همه کارکردهای موفقیت آمیزاست.وبا دور اندیشی است، که می توان بوی پیروزی را استشمام کرد.اگر در سرشت ایستادگی، در برابر دشواریهاوموانع وترفندهای دشمن .بر خود متکی بوده وخودرا قوی ببینیم.ووتعهد خود را مبنی بر رشد حتمی دنبال کنیم همواره مثل گذشته (سه دهه اخیر) راهی را برای پیروزی خواهیم یافت. بخصوص اینکه این راز مقاومت ومیل به به مبارزه در ما فزاینده است. و عامل مقاومت در برابر مصرفی شدن،برای یک جامعه دینی، اصالت،هویت ،وشخصیت ممتاز فرهنگی در عرصه جهانی بشمار میرود.

کلیدشناسائی رمز پیروزی:در این عرصه لازم است که بر جستگیهای واقعی را از موارد اتفاقی وشانسی تشخیص دهیم. واین می تواند رقیبان را به شگفتی وادارد. وباید کوشید تا این هویت گروهی را تعمیم داد وفراگیرانه دنبال کرد.

- بر پیشانی اقتصادی که فقط وفقط پیوسته(کارهای بزرگ )وپازل های  نا پیوسته می خواهدعرضه می کند، عدم تثبیت دیده می شود. واقتصادی که متنوع می اندیشد ومحصولاتی متعدد دارد،جبینی روشن ودرخشنده ارائه می دهد. توانمندی واقعی یک ملت در قلب آن، یعنی در—ویژگیهای فرهنگی اش نهفته است.-. انگیزه وسرچشمه رفتار میشود.وپایه پیشرفت همه جانبه برآن استوار است-

.نمادسازی وروند ثروتمند شدن بدون آفرینش ارزشها مطلوب نیستند، وچه بسا باعث گسل های اجتماعی وسستی پیوندهای فرهنگی می شود. در فرهنگی که همه خواستار نفر اول شدن باشند. نمی توان پر حجم شدن کارهای تیمی مورد نیازپروژه( راهبرد محور)خوشبین بود.ومی بایست به کار حجمی کیفی ازدیدگاه توانمندیهای رفتاری وارزشهای پیوستی افراد،درمجموعه ی گروهی  نگریست.تعدیل انتظارات عمومی و نحوه مصرف میتواند نوشدارو ی نجات بخش باشد.-

-اجمالا این بحث بر سه محور تکیه دارد:1-خود باوریها وتوانائیهای عمومی واختصاصی و استاندارد نمودن هدفهای ارزشمنداجتماعی.2-درنظر گرفتن ظرفیتها وشرایط واستعدادهادر وضعیت موجود برای رسیدن به نقطه ی مطلوب.3-ارتقای ابعاد کیفی وکمی رضایتمندی اجتماعی. 

-الزاماآن سه محور با سه موضوع ارتباط دارد:الف)آگاهی عمومی.ب)انسجام واعتماد اجتماعی تلاش در هم افزائی  اجتماعی که زیر ساخت  تقویت  وجدان جمعی درراستای برطرف نمودن نیازهای مشترک است.

-همواره سرگذشت سعادتمندانه اسلاف در دورهای پر فراز و نشیب تاریخی مرهون دقت درتعین هدفهاو تلاشها برای عبور از تنگناها در دست مردمانی فداکار، بوده است . که مراثی واضح برای اخلاف  است.واین نشان می دهد، که چه اندازه چشم پوشیدن از منافع زودگذروآنی،بلند پروازیهای شخصی،ایراد گرفتن های خصمانه، جاه طلبی های دشمن شاد کن،و.... بسود برپائی بیرق ظفروبرافراشتگی چتر طلائی درسعادتمندی جاودان،موثرو تعیین کننده است.

جان کلام :

رهبر هر نظام شایسته ترین مرجع  برای تبیین آرمانهاواهداف نظام و اولویت هاآن ست.و نیزدیده بان تشخیص وارزیابی تهدیدهای متوجه، ملت وکشور خوداست.واین وجوب توجه با مرور جهت وسمتیابی،اهمیت نظرمقام معظم رهبری واستخراج مصادیق،سازکارهاوابزار درکاربست اصولی،ضرورت دستیابی ساختاری بمنظور تحقق اهداف چشمگیر در پیشرفت همه جانبه کشوراست.

 

عبدالمجید اورا

برچسب: ،
ادامه مطلب

مسئولیت در بصیرت:

مسئولیت : آنچه که مورد سؤال است و مؤاخذه ،و می بایست جواب گوی آن بود.  همانگونه که  قرآن کریم تذکر داده است . که انسان ها در روز قیامت با پیشقراولان و امامان خود محشور می شوند. و طبیعتاً هر گروه با انتخاب خود و همراهی شان ، موجب پاداش یا مجازات به ترتیب ، انتخاب خوب ،یا بد است.بخصوص این که وجود احساس چند گانه در انسان به مدد فکر و ضمیر ،بصیرت ؛عبرت و آینه ، شخص را برای هر گونه بهانه ای خلع سلاح می کند.

بصیرت : آن آگاهی عمیقی که راه را به ما می شناساند.و زمینه تشخیص خطا از صواب و صحیح از سقیم و نهایتاً حق از باطل را برایمان تفهیم می کند . از یک سلسله حقایق مسلم که ذهن ما آنها را در کمال بداهت و روشنی ، در می یابد . به مسائلی دیگر بر می خوریم که ممکن است بر ما روشن نباشد. و باید آنها را از طریق فکری و استدلالی کشف کنیم . واضح است که حتی بشر در کوشش علمی و استدلالی گاهی خطا می کند و به اشتباه می افتد. اما این بشری که ذکرش می رود . ابزاری را برای تشخیص حق از باطل در اختیار دراد که مقیاس و معیاری معتبر است. که او را از خطا و اشتباه در فکر باز می دارد. بله ..... منطق متکی بر بصیرت_ و دو نکته از این موضوع ؟

1-  آیا ممکن است یک چیز هم حقیقت بوده باشد وهم خطا ؟ که محال است.

2-  حقیقت دایمی است نه موقت.

طبیعی است که از کثرت ورودی در ذهن ، عدم تحقق و اراده ی رسیدن به یک موضوع حاصل می شود. ودر ذهن رو به تکامل هر بار ویرانی و از نو ساخته می شود. و این تکرار راه به جایی نمی برد.

ارسطو و جمیع حکماء دوره اسلامی می گویند : محسوسات و معقولات اولیه و آنچه با رعایت اصول منطقی کسب می شود حقیقت است.

تشخیص و تمییز شی از غیر خودش بوسیله جزء اختصاصی ، اصطلاحاً معرفت یا شناسایی نامیده می شود.

معمولاً با مراجعه به وجدان و ضمیر، انسان می تواند به دو تصویر واضح از دو مفهوم ارجاعی دست یابد با مقایسه و در این حالت ، با تمییز و بازشناسی به تشخیص برتر یا ممتاز و " بصیرت " دست می یابد. در عین حال تکلیف و مسئولیت وتعهد از اجزاء تحکیم بخشی، به نظام قاعده مند جامعه است.

ضمیر (وجدان) هرگز حاضر نیست ، معارض و مخالف خود را بپذیرد. زیرا پذیرش آن ، ناقض خودش است. و بر ذهن روشن می شود که معرف هر چیز سابقه و آثار مفید آن اول برفرد و ثانیا بر جامعه است.

همچنان که انسان به اهمیت سر در بدن بیشتر از سایر اعضاء پی برده و به حسب حس و عقل این جزء را بالاتر از همه اجزاء می بینید. و نقش ها و نسبت های برتر را این گونه نامگذاری می کند. سرچشمه- سرنخ- سرسلسله و ......

 بر این اساس است که وجوب و اهمیت و تأثیر اعتبار امر ونهی و تبعات آن روشن می شود. و چون انسان ، همین اطاعت و وجوب را برای نخستین بار به موجب فطرت در مورد « آمر» گرفته است.

ودرهرجا که وجوب اطاعت می بیند. همان جا وجود آمر را معتقد خواهد بود.و درنتیجه لزوم  «آمر» و حاکم نیز اثبات خواهد نمود. و هر گونه اندیشه تازه که تکامل اجتماعی را شکل دهد. و طرح نوینی که ایجاد می شود. باز کاری را که انسان به حسب فطرت اولی انجام داده پیروی کرده و روی همان کارگاه نخستین و نقشه اولی تار و پود می بافد.

همواره یک حقیقت استوار و غیر قابل تغییر و تحول ، بر خلاف ذهنیت ، طرفداران ابهام آفرینی ، این موضوع قابل محو نخواهد بود. و وسیله هدایت ،آن گونه که در آموزه های دینی آمده است. تمسک به فرآن و اهل بیت عصمت (ائمه اطهار) و در اشاراتی از قرآن اطاعت از ولی امر موجب عدم گمراهی و ضلال است. و مؤکّد صریح در فقاهت قرآنی ،بیان شده است که سنگ فنا ناپذیر "پی" برج اسلام "ولایت" است.

و ما وقتی که خود را قبول داریم وضمیر خود را تأیید می کنیم . و به فکر پاک و اعتقاد راسخ خود شناخت داریم. و باورمان را مطمئن هستیم . دیگر نباید تردیدی در ذهن وارد کنیم. که شقّ دوم چیست؟ و چه مشکلی را حل می کند؟

و این انسان است که وجداناً احساس می کند استعداد پذیرفتن تکلیف و قانون و نقش مسئولیت را داراست.

نقش های اجتماعی ، دقیقاً پذیرای نوعی ثباتند. با این همه ؛کنارآمدن با آنها ، مستلزم درک صحیح ، بازیگران جمعی و فردی از نقش ها در اجتماع است.

طبیعی است بازیگرانی که در پذیرش این نقش ، احتمال زیان فردی، می بینند ، بر زیاد خواهی خود اصرار دارند.وبه تعابیر دیگر خواهند پرداخت.

شاید تفسیر و تعبیر مثبتی نیابند. و دقیقاً این وجاهت در پذیرش ، انتقاع کلی است. که بر خفایای برداشت و انتقاع جزئی پیروز است. و جزئی که خود را در معرض ضرر می بیند. ضعف در رسائی ضمیر و ندای آن دارد. و در واقع نسبت به خود در تأخیر مانده است. و احساس عقب ماندگی در دست یابی به امور« غیر حقیقی» دارد. و به اشتباه در هر بزنگاه محفلی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی موضعی می گیرد. که از خستگی و پریشانی و در هم ریختگی ذهن وضمیرش حکایت دارد. و اینجاست. که افکار سلیم به محک آزمون و کشف حقیقت ، به اوج بصیرت رهنمون می شنوند. و   فکر مقابل با وجدان موضع معکوس می گیرد؟ جامعه فعال و پرنشاط سخت منتظر آینده ای است : که قرآن کریم وعده تحقق آن را داده است « و نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»

و نتیجتا:ً گرایش امت ماست که در همراهی با ولایت، ولی امر : کسی که تکلیف یافته و براساس این تکلیف ، قدرت اخلاقی – سیاسی ،قانونی ، حقوقی و فرهنگی را در موقعیت متعادل براساس سنت الهی به عهده دارد. و جاذبه این خصوصیت امکان تأمین امور دنیوی و اخروی همه افراد را حول محور ایشان را داراست. ومهم اینکه  وحدت و انسجام جامعه را تضمین می کند. تاکیداً امت در همراهی صلابت می ورزد . و به یمن این صلابت و در متن این گرایش به سوی تکامل و پیشرفت شتاب می گیرد. و ارزش، بسیار شگرف و پرمایه بودن؛ این نکته از آن جا روشن است . که دشمن آن را نشانه رفته است.

 

عبدالمجید اورا

برچسب: ،
ادامه مطلب

بسمه تعالی

شایعه و جامعه:

یکی از موضوعاتی که در طول و عرض تاریخ تاکنون جامعه بشری را در کل رنج داده وبه زحمت انداخته است، و به عنوان سلاح هولناکی در جنگ های روانی، علیه اشخاص و اقوام و ملت ها خواسته یا ناخواسته طراحی شده یا ندانسته به آن دامن زده شده است. تا موجبات مخدوش نمودن عقیده و باوری و شخصیتی و جریانی و مفلوج کردن فکر انسان و تضعیف روحیه ملتی را فراهم کند. شایعه بوده و هست. که عموماً هدف در هدایت برخی، به آینده ای مجهول و وارد کردن بعضی به تکرار وصحبت از موردی که آن را متوجه نشده است:

تعریف شایعه: اصطلاحی است که به نظر عینی و معین اطلاق می شود. نظری که مطرح شده تا شنونده به آن اعتقاد پیدا کند. و به طور معمول از طریق صحبت ،از شخص به شخص دیگر یا اشکال دیگر رسانه ها ، منتقل می شود و بدون این که این امر نیازمند سطحی بالا از برهان و دلیل باشد. معمولا فرمول شدت شایعه، به شکل: شدت ، اهمیت   ابهام = شایعه، وضع کرده اند.

شایعه دارای طبیعتی معارض است، ممکن به صورت جملاتی آرام آغاز شود. یا وزشی چون یک طوفان داشته باشد ممکن است، مسالمت آمیز باشد و در آن آرزوهای دور و دراز برای آینده ای رویایی،   ممکن است نابود کننده باشد. و مفاهیمی مانند کراهت و تخریب را شامل گردد و با نوسان و گاه خاموشی ، ظهور دوباره با مساعد شدن شرایط همراه است ...... در هر صورت یک بیماری اجتماعی است که انسان به آن مبتلا می شود . و تا حدودی دوری و خلاصی از آن نیاز و تلاش همگانی و فردی است . شایعه به موضوعاتی که جامعه، افراد به آن حساس و گاه نیازمند و مورد علاقه آنهاست. ناخنک می زند.

گاهی شایعه در قالب های برگویی ها و لطیفه ها ، دروغ پردازی، تهمت، انواع پیش بینی و پیشگویی ها و ادعای من می دانم ها
،... در این جا: بین خبر و شایعه فرق باید قائل شد. خبر  بر برهان ، دلیل و سند قاطع تکیه دارد. اما شایعه موردی رنگ باخته و غیر واضح است. به عنوان مثال اگر از رسانه ای قانون ساخت مسکن "خبرش" منشر می شود. این خبری درست است. ولی زمانی که جریان این خبر ، از بین افرادی شروع می شود. که از حقیقت موضوع خبر  به دورند شایعه آغاز می شود. و تکرار آن بدون ارائه برهان و دلیل و همراه با اضافه کردن و یا حذف بخش هایی از آن ، دهان به دهان ادامه می یابد. تا تقریباّ عده کثیری از مردم آن را باور کنند. و در نهایت شیوه های معینی بر ای ترویج و تسّری آن در پیش گرفته می شود. مانند: شنیده ام ، گفته اند ، از یک منبع مسئول شنیده ام که ...... یا اخبار دقیقی دارم مبنی بر این که ..... و یک شرط اساسی برای کامل شدن و شاخه و برگ دادن به آن ، درجه اهمیت و انگیزه های روانی پیرامون آن، سبب تشدید رواج آن می شود.گاهی شایعه تنها براساس برخی گمانه زنی های  مبتنی بر حقایق آشکار بوجود می آید. مثال بین دو فرد خاص ، یا دو مسئول ؟چه چیزی مورد بحث قرار گرفته است. یا قایقی که دچار طوفان شده.... تا اینجا حقیقتی وجود دارد. ولی برای«موضوع بحث بین دو مسئول»و  سرنشینان قایق، فرضیات متنوع مداوم چینش می شوند . و در اغلب اوقات شایعه تنها جعل یک خبر است که مر و جان آن دانسته یا ندانسته به اردوی خودی برای دشمن شلیک می کنند. و به عنوان جزیی از جنگ کلمات بکار گرفته می شود. در بسیاری از موارد که زمینه موفقیت در ایجاد طرح ها و برنامه و آبادی و عمران جامعه ای یا پیشرفت فردی، ایجاد می شود. حسودان و ریاکاران و منافقان ، نارسایی های خود را با این هدف که از اهمیت و ارزش قضایای مورد اشاره بکاهند . یا صورت های مختلف آن را تحریف ، یا در موفقیت آن ها شک ایجاد کنند. بر تلاش خود می افزایند . و مشکل اجتماعی ناشی از شایعه از آنجا سر چشمه می گیرد که متاسفانه شنونده آن را واقعیتی خبری فرض می کنند. و ناخواسته آلوده به ابهامات و شبهات می گردد. و لذا برای شنونده شایعه – هوش نافذ و آمیخته از ارزیابی و انتقال سریع به هدف موضوع  لازم است.تا به علت این گفتار و رفتار دقت نماید . و بر هر فرد و جامعه ای لازم است که با اتحاد وجهت دادن به مقاومت در برابر آن ، نسبت به از بین بردن  شایعه اقدام نماید.

براساس یک بررسی علمی معمولاً دشمن با استفاده از برخی ناآگاهی های داخلی اهداف زیر را از ترویج شایعه دنبال می کند. 1- شایعه به قصد فروپاشی شخص و جامعه 2- استفاده از شایعه به عنوان پردۀ دود 3- استفاده از شایعه ، به هدف بی قدر کردن منابع اطلاع رسانی داخلی و تضعیف اعتماد عمومی 4- استفاده از شایعه به عنوان طعمه و جذب افراد و ایجاد شکاغ های متنوع در جامعه 6-استفاده از شایعه به عنوان زمینه مداخلات بعدی .ترویج دهنده شایعه در واقع از شنونده به عنوان قربانی اول هدف خود استفاده می کند....


برچسب: ،
ادامه مطلب

بسمه تعالی

کارکرد رسانه های بیگانه

شاید شنیده باشید در سالهای اخیر مدیران غول رسانه های آمریکا ، اقرار به تحمل سیزده میلیارد دلار هزینه پرداختی در هزینه های رسانه ای در حیطه های سیاسی، تجاری ، تبلیغاتی انتخاباتی وغیره شده اند. ودرمقابله با موج بیداری ملل مسلمان، کم آورده وتوبیخ شده اند.

در مجموعة رسانه های آمریکا ، رادیو فردا هم جزء توبیخ شدگان اصلی بوده است . در حقیقت تأثیر گذاری این رسانه بر روحیه جوانان ایرانی به کارگردانانی سرمایه گذاران وسیاست بازان ، سیاست گذار، ره به جایی نبرده است.

با این مقدمه به مناسبت چگونگی کارکرد یکی از رسانه ها درمجموعه وسایل ارتباط جمعی که کوشش هایی را در ایجاد جنگ روانی داشته است . می پردازیم.

هدف از ایجاد جنگ روانی در این عرصه اینگونه تشریح کرده اند : به کارگیری آمال وآرزوها ...امیال ، نگرانیهای مخاطب در بیان عبارات ، سوالها ، اخبار وگزارش، تحلیلها وانحراف دادن برداشت های او بمنظور دستیابی به مقاصد سیاسی است . نبرد روانی از طریق رادیو در هر دو نوع آشکار وسری از گذشته به عنوان سلاح موثر جنگ روانی مورد استفاده قرار گرفته است . انتخاب مناسب ترین وسیله یعنی رادیو بخصوص که تسهیلات ومزایای منحصر به فردی دارد . وتوده های شنونده با هر میزان درآمدو سطح فرهنگی را می تواند تحت شعاع وپوشش قرار دهد . که بسیار مورد اهمیت است . وانتخاب اینوسیله برای خبر پراکنی از دو عامل ذوقها وعادات ورسوم جوامع مختلف – وبا تاکید بر فرصت طلبی در موقعیت های خاص اجتماعی برای القاء غرائض سیاسی و.. دستور کار قرار میدهند . وگاه باافزایش ساعات برنامه وهجوم سنگین بر یک موضوع خاص وتزریق مکرر تیزآن باعث جلب نظر مخاطب می شوند .

امروزه می بینیم که هر دو اردوگاه شرق وغرب به طور شبانه روزی وبخش صدها ساعت برنامه به زبانهای مختلف برای تأثیرگذاری براذهان افراد حد ومرزها را نمی شناسند . وحتی اخلاق را هم زیر پا می گذارد . برای مثال صدای آمریکا :2200دومیلیارد و دویست میلیون دلار هزینه می کند . ودر برلین ایستگاهی وجود دارد که نیروی آن 000/300 وات می رسد واز طریق ماهواره ها واینترنت هم تقویت ورله می شوند. همانطور که می دانید همچنان که گوگل GOOGLE برنامه ریزی شده سازمان جنگ آمریکا «پنتاگون» است دستگاهها وتأسیسات خبر پراکنی هم توسط شورای مدیریت سازمان اطلاعات آمریکا، سیاست گذاری وهدایت می شوند.

بخشهای خبری با ظاهری «دلسوزانه» تحت عناوینی دمکراسی طلبی ، آزادخواهی وحقوق بشر ومسائل روزمورد علاقه جوانان ومشابه آن یکی از ابزارهای جنگ روانی بشمار می رود .وبه بیانی ساده ..، بازی کردن با کلمات والفاظ ، افکار مردم بخصوص جوانان واحساسات آنان را بازی داده تا واکنشهایی را بوجود آورد . وبه هدف مورد نظر هماهنگ شود. معمولاً بر موارد زیر اتکاء دارند :

1. تعریف مبهم ودوگانه از هدفها واستفاده از مقیاس های کیفی باز ، توجیه سربسته وپیش بینی عامدانه قضایایی که ممکن است اتفقا بیفتد . وفرضیه بندی حول اتفاقات بعد از اتفاق (حادثه)

2. تحریض وتحریک عواطف واحساسات انسانی وهمراه با همدردی با توده شنوندگان از نظر اجتماعی وحالت ذهنی وآمال وترسهای آنها ؤانچه که مورد علاقه یا مایة نفرت آنهاست .

3. استفاده ماهرانه از زبان وافکاری که می توان از طریق آن متوجه شنونده را جلب کرده وپس از آماده سازی اطمینان وی را بدست آورد .

4. استفاده از تطبیق شرایط مخاطب ، با نقاطی خاص از جهان وارتباط مجازی برقرار کردن بین ذهن مخاطب وفردای ساختگی که نیست .

5. تکرار وتکرار با کوتاهی یک پیام در چند مورد.

6. هم عرض با سازمانها وموسسات ودستگاهها وافرادی که همه با هم این راه را دنبال می کنند . واز یک منبع در واقع تأمین مالی ودستور العمل های روزانه دریافت می کنند . وتغذیه وتدارک استراتژی فکری وبرنامه ای می شوند . ونقل آمار ونمودار گمراه کننده از همان منبع برای یک هدف .

7. رقیب سازی وبرجسته سازی .....

ترفندهای بخشهای خبری روشن

1. پوشش اخبار بنحوی که شنونده هیجان واسترس عادت آوری در حدوث وبروز یک اتفاق فوق العاده به او دست دهد . والقاء این جنبه یک حادثه یا این اتفاق که در شرف وقوع است .

2. قانع کردن شنونده  به اصالت خبرهایی که برایش پخش می شود. وتمدید صورت انتظار برای شنونده

3. تغییر اخبار در محدوده تضمین منافع وبیشتر اهمیت دادن به قضایای برون مرز خود ودرون مرز مخاطب

4. پائین آوردن ضریب اعتماد به رسانه های داخلی کشور مخاطب به عنوان یک منبع خبری

5. طرح اموری که موجب ایجاد تناقضات ذهنی وایجاد شبهات برای مخاطب برای قضاوت فوری

6. فرافکنی، دورکردن ذهن مخاطب از هدفهای کوتاه وبلند مدت دشمن وسرگرم کردن مخاطب به امر شکلی وانتزاعی

7. تلاش برای جذب مخاطبین ثابت ودایمی وتاثیر بر روحیه وافکار آنها بنحوی که به نشر برنامه ها وشالیات مورد نظر دامن بزنند .

8. وادار کردن تعدادی از افراد به عنوان مخاطب «تماس گیرنده» جهت طرح خبر ومصاحبه های نمایشی وصوری.

9. دمی در ایجاد اختلاف وتشدید آن در جامعه با نقل خبرهای متقابل وتحریک برانگیز.

نمونه ای از رسوایی یک رسانه

در ژوئن 1957 کمیته ای از سازمان ملل متحد که مأمور تحقیق در امورمجارستان شده بود: اتهام زیر را به رادیوی اروپای ازاد وارد کرد .

«شنوندگان احساس کرده بودند که رادیوی اروپای آزاد به آنها کمک خواهدکرد. وشکی نیست که این صدای بظاهر امیدوار کننده که رادیوی مزبور آن را تکرار می کرد گوشهایی رابه خود جلب می کرده است . می توان اغفال گروهی را در اظهار یکی از دانشجویان که گفته بود .«تنها امید ما بود . وسعی داشتیم با آن به خود اطمینان بدهیم » ودراین راستا کمیتة مذکور نظر داد که لازم است . در چنین شرایطی باید در مورد رادیوهای بین الملل جانب احتیاط ومراقبت را نگه داشت صدای آمریکا که بعنوان ابزاری در دست سازمان اطلاعات آمریکا که ازاین طریق به پخش برنامه درسراسر جهان نزدیک به 100 زبان جهت دستیابی به اهداف استکبار گرایانه واستعمار نو به اغوای مخاطبین خود تلاشی دارد . ولی به یاری خدواند وبا هوشیاری ملت مسلمان ایران وسایر ملل تاکنون با توجه به کثرت پرحجم وتعداد برنامه های مختلف ماهواره ای واینترنتی نتیجه عکس به جهانخواران رسیده  ودر طول سالهیای اخیر با وجود تلاش کمی وکیفی رسانه های متعدد ومتنوع استکبار حتی در قضیه خاورمیانه جدید ، تمام قضایا به عکس نتیجه داد . وخاورمیانه جدید شکل وصورت گرفت اما خلاف انتظار آمریکا وصهیونیست ها.

 

عبدالمجید اورا

برچسب: ،
ادامه مطلب

بسمه تعالی

نقش اطلاعات در جنگ روانی

 

آینده هر ملتی منوط به دقت در اطلاعاتی است که سرویسهای اطلاعاتی یک کشور به آن دست می یابند. وراه را در برابر تصمیمات عالی وراهبردی دولت در سیاستهای ملی وفرامرزی روشن می سازند . بویژه در جهان متلاطمی که هدفهای نیرومند مقدار ایولوژی ها متابین در برابر هم قرار گرفته اند.

معنای معمولی اطلاعات قدرت برقراری ارتباط واستفاده از تجارت وپاسخگوئی سریع به هر وضعیت جدید می باشد. اما تعریف فنی اطلاعات : به روشنی وظایف ومسئولیتهای دقیق آن می پردازد . اطلاعات  به این معنی در عملیات یافعالیتی است . مشتمل بر کوشش منظم جهت جمع آوری آگاهیها وبرآورد جزء به جزء آنها وترکیب آنها با هم به صورتی که تصویر بزرگتروروشنتری حاصل شود . تا به وسیله آن بتوان چهرة امور مورد انتظار را ترسیم ومشاهده کرد . این کوشش، فعالیتی پیوسته است بمنظور شکافتن هاله های ابهام سایه افکنده بر جنگهای روانی ، بطوری که ما را قادر ساخته علاوه بر ناکام گذاشتن طرفندهای دشمن ویا اختلال در آن ، طرحهای آتی خود را ترسیم نمائیم.

جنگهای روانی تمامی امکانات علمی وتوانیهای فنی وفرهنگی واقتصادی و.... را بکار می گیرد. ومبارزه ای فرسایشی بقصد غلبه وتسلط بر ملتی را ساماندهی وهدایت می کند . جنگ روانی جسم انسان را در وهله اول نشانه نمی رود . بلکه روح وفکر او را منظور قرار داده است . چون انسانها از جهت سرنوشت ، رفتار واعتقادات با یکدیگر متفاوتند . وهر انسانی موجود پیچیده است وعوامل متعددی بر پندار وکردار او حاکم است . ودرواقع برای هر تحرک «سیاه» یا فعالیتی مشابه یک جنبة ظریف روانی وجود دارد واین در تعهد یک جامعه آگاه است که آنرا پیدا کند ؟ وباید متوجه بود که خلاف رفتار امنیتی عملکردن عوارض مختلفی برای فرد وجامعه در پی دارد.

در یان دوره ما یعنی عصر جهش علمی وتحول اتمی، موجودیت کشور وامنیت آن به میران اطلاعات جمع‌اوری شده وحفظ آن وجلوگیری از نشست  در کشور وابسته است، برای اجتناب از غافلگیر شدن وبرای اینکه بتواند پیش از هر چالشی سیاست خود را وضع نماید وسکان وپیلماسی خود را موثر به پیش ببرد. به ناچار باید به اطلاعات به موقع دست یافت.

در الگوی برتر مبارزه همه جانبه، جنگ سختی وپدیده های مادی ونظامی که درگذشته، مبارزات وجنگهای تعیین کننده تر نشان می داد. اکنون بسمت جنگهای روانی ، اطلاعاتی الکترونیکی تغییر الگو داده است . همراه با تحول اجتماع، جنگهای دیگر محدود به سربازانی که در میدانهای دور افتاده ، با یکدیگر می جنگند، نیست . بلکه به میادین متنوع دیگر هم سرایت کرده است .

از مهمترین این میدانها، چیزی که جنگ تیز هوشی یا جنگ مواهب عقلی» نامیده می شود. ودر چنین میدانی عنصر اطلاعات ، عنصر فعالی به شمار می رود.

بطور کلی اطلاعات به دو بخش تقسیم می شوند: 1. اطلاعات مثبت : شامل کلیه اطلاعاتی می شود که سازمانهای اطلاعاتی دنبال می کنند . یا از طریق مشاهده وپیگری یا از طریق اقدامات مثبت، یعنی عملیات جاسوسی خبری به آگاهیهای لازم دست یابند. تا به این طریق مسئولان پیش از وقوع: نسبت به اقدامات مقابل دشمن آگاه باشند. این امر بر اطلاعات سیاسی، اقتصادی ، نظامی ، علمی ونظایر آن نیز منطبق است، همچنین فعالیتهای مربوط به دریافت اطلاعات مثبت، شامل عملیات تخریبی، عملیات سیاسی ، فتنه افروزی ، تبلیغات منفی جنگ شایعات ، تمامی آنچه که برای اهداف معینی جهت کمک به دشمن صورت می گیرد.

اطلاعات پیشگیری کننده :

(ضد اطلاعات) : شامل کلیه عملیات واقداماتی است که یک کشور به آن دست می زند، امنیت ، حفظ اسرار در برابر فعالیتها، جاسوسها ، مقابله با خرابکاری مادی ومعنوی وتبلیغات سوء محقق می گردد . هدف از این اقدامات ، حفاظت از موجودیت کشور، مرزها ، تأسیسات آن است . وعموماً شامل اقداماتی است که مانع از غافلگیر شدن ما در برابر دشمن وسرویس ها وعناصر اطلاعاتی او می شود.

اطلاعات پیشگیری به دو بخش تقسیم می شود : الف )اطلاعات امنیتی : کوششهایی که در جهت مخفی نگه داشتن سیاست های سری ملی واطلاعات نظامی یا تصمیمات وپیلماتیک است که تأثیر مستقیم به امنیت کشور دارد . وصورت پذیری آن مانع رسیدن این اطلاعات به افراز فاقد صلاحیت، ازطریق محدود کردن دسترسی آنها به کانال های کشف خبر ونظام حفاظت وافراد مسئولی که باید از اطلاعات مزبور آگاهی داشته باشند می شود .

ب: مبارزه با جاسوسی: ممکن است افرادی دانسته یا نادانسته در دستگاههای اطلاعاتی دشمن بکارگرفته شوند . که برای شناسایی آنها وقت کافی ودقت فراوان نیازمند است .

شیوه هایی که سرویسهای جاسوسی دشمن بکار می گیرند: از جمله پوشش در روش نفر گیری ، برقراری ارتباط، بخصوص از طریق اینترنت  و.... تامین مالی  وانتخاب ایستگاههای عملیات مخفی ... به این سبب ابتکار وجستجوی دایمی وراههای جدید وفراهم آوردن فضای مناسب برای عملیات »اساس پیروزی بر عملیات دشمن است .

3. توجه به نوع بروندادهای اطلاعاتی که توجه وتمرکز دشمن به آن معطوف است . ویک مورد خاص دز این حوزه تمرکز بر وجود جاسوسهای «دو جانبه» حساسیت را دو چندان می کند .

4. شناسایی  اغراض ونیات کوتاه مدت ودراز مدت سازمانهای جاسوسی

هنراطلاعات : اگر دشمن را بشناسی وخود را هم بشناسی ، دلیلی وجود ندارد که از نتایجح یکصد نیرو هم بترسی ، ولی خود را بشناسی ولی دپشمن را نشناخته باشی، در بارب هر پیروزی متحمل شکستی خواهی شد . ولی اگر نه خود ونه دشمن را شناخته باشی، برای هر نیرو می باید آماده شکست باشی ....

ودر اینجا باید براین امر تکیه کرد که آگاهی امنیتی ملت مامسئله مهمی است که به موفقیت های طرحهای امنیت ملی کمک شایانی می کند.

بطور مسلم ، اگر در دفاع ، در جنگ روانی بر شیوه فنی اصولی واستوار همانند گذشته ولزوماً بهتر ودقیقتر فعال وهوشیار باشیم. در مقابل عملیات سیاه دشمن که از طرق مختلف ومتنوع، بخصوص از طریق، برانگیختن احساسات وبا هدف ایجاد تفرقه سیاسی یا تخریب اوضاع عمومی جامعه به منظور فرو ریختن روحیه افراد صورت می گیرد . انشاء الله می توانیم مثل ومانند همیشه پیروز میدانهای کوچک وبزگ باشیم .

 

عبدالمجید اورا

برچسب: ،
ادامه مطلب

      

             

          " ز غـم کسی هـلاکـــم کــه ز مـن خـبــر ندارد

            عـجـب از مـحـبـت مـن کــــــه در او اثـــر ندارد

            به خودم همی سپردم ستم اش به دل نگیرم

            به رَهَـم ز طـعـنـه هــایش سخنش شکر ندارد

            دگـــر از وفــــا نـگـویـــم کــــه جـفـا ببینم از او

            طلـبـی کـنـم فـــرامــوش کـــه دلش دگر ندارد

            دلـــم و خـلاص کـــــردم ز مـحـبـت کـــذایـــی

            تَــنِ سرد او بـلـرزد کــــه بـمـن نَـــظـر نــــدارد

            چـــه کـنـم چـگـونــه گــویـم غـم نا مُرادیــم را

            دلِ سَنـگ او بـپـوسد کـــــه مَــــرا ثَـمـر نــدارد

            گِـلـه و شکـایـتـم را بـــــه دلِ یَـخـی نـوشتـم

            بـه دَمـیـد آفـتـابــــی کــــــه درون شَرَر نــدارد

            گُـذر زمــــان نشایـــد اثـــــری بـــــر او نـمایــد

            کـــــه وِ را هَـمـاره دیــــدم ز گُـنـه حَـذَر نــدارد

            نـکـُنـد خـدایش او را تَــنِ بـــی دل آفــــــریــده ؟

            ز ازل بُـــریـــده عُـمـرش هَــــوس سَفـر نـــدارد

            نشود ( کـیـان ) نشیند سُخـنـی ز او نــــگویــد

            ز جـهـنـم وجــــودش ، کــــــه بُـــن بشر نــدارد

 

برچسب: ،
ادامه مطلب

                                              

   

              قونچه تــک اونـدا کــی لبخـنـدینی پنهان ائله دی

 

             لالـــه تک باغـــریمی بیر پارچـا تیلیب قان ائـله دی

   

             من کــــی ال چکمیشیدیــم مسلکمین قـیـدیـنـدن

   

             او چکیب دیـــــر دینینه دوغـــــرو مسلـمان ائـله دی

  

             قلبیمه مالـــــک اولــــــوب ، یـیـغدی محبت ائـویـنـه

  

             مجـنـونــــی لــــیـلی یـئـنـه ، وارد زنـدان ائـــلـه دی

 

             جـیـزیقیمدان چـیـختـاردیــب شُهره ی آفـاق ائـلـیـب

 

             دیــــه سن سائـلـــی او شهرده سلطان ائــــلـه دی

 

             عومرومون چـارچـوواسین بـیـر بالا دخـمـه بـیـله لــی

  

             بــو کیچیک دخــمه نــــی جانان یـکـه میدان ائـله دی

 

              قـالمیشام بـیـر بـئـله عـنـوانــی هـــــارا من داشییم

   

              گُــــوده قیسسا نـغـیـلی ، دیـلــره دستـان ائــلـه دی

  

              چـوخ چـالیـشدیـــــم اورگـیـن سیررینی پنهان ائـلـیم

  

              او ، گــــــــوزل عشقیمیزی خـلـقـه نـمایــان ائـله دی

  

              غـــــم یـوکــون ، آلـــدی چیگیندنن نفسی تـازه لیـیم

   

              بیر قـارانـلـیـق زامـانــــی ، جلوه لــی دووران ائله دی

    

              اومیدیــن نــورونـــی سالدی اورگـیـن ظـولـمـه تـیـنـه

   

              قـلبـیـمی سیـلـکـه لــه دی ، صاحـب ایـمان ائـلـه دی

  

              بـــو گــــوزلـیـک لـری نـن ، عشق آلــولانـدی بـو گـون

    

              ( کیان ) نین دفـتــر شعریـــن ، یــکـه دیـــوان ائـله دی

 

ترجمه :

لباهایش را آنزمانکه همانند غنچه پنهان کرد

دلـــــم را همانند لالـــــه پــــر خونابه کرد

منی که دست کشیده بودم از قید مسلکم

او مرا کشید به دین خود ش مسلمان کرد

بر قلبم مالک شده انبار کرد در خانه ی محبت 

مجنون را لیلی باز هم وارد زندان کرد

مرا از دایره وجودم خارج نموده شهره آفاقم 

نگو که سائل را او دز شهر سلطان کرد

چهار چوب عمرم  را مانند دخمه کچک میدانم 

جانان من ایم دخمه کوچک را مانند میدان کرد

مانده عنوانی به این زیادی را به کجا بکشم 

او قصه کوتان زندگی را همانند داستان کرد

خیلی تلاش کردم سّر دلم را پنهان نمایم 

او عشق زیبایمان را به خلق نمایان کرد

بار غم را از دوشم برداشت تا نفسی تاه کنم 

زمان تاریکم را جلوه گاه دوران کرد

نور امید را تاباند به ظلمتگاه دلم 

قلبم را تکون داده صاحب ایمان کرد

با این زیبایی ها عشقمان شعله کشید 

دفتر شعر ( کیان ) همانند دیوان کرد 

برچسب: ،
ادامه مطلب

          

          

          لاله تک من باغریمی قان ایله دیـم سن نیله دین ؟

          جانیمی اوُدلاردا بـیــریان ایله دیم ، سن نیله دین ؟

          غَم داغیدمیش چِهره می گیزلدیم هِی اغـیاریدن

          جَبریله سیمامی خندان ایله دیـم ، سن نیله دین ؟

          کـویوون تَرکین قیلیب مجـنـون سایاقــی قالمادیم

          چولــــرین حالین پریشان ایله دیم ، سن نیله دین ؟

          تا کی هیجران آتشی اوُد ویـــردی جانا دینمه دیم

          ناله می پیوسته پنهان ایله دیـــم ، سن نیله دین ؟

          تـا رقـیـب لــــــر آتـدیلـار تـیر جـفـانـــــی سَمتـووه

          سینه می آمـاجه قَـلخان ایله دیم ، سن نیله دین ؟

          بیر کَـــره مُحـتـاج دیداریــن اولــوب سَن گلمه دین

          نَقد جانی هـیـجره احسان ایله دیم سن نیله دین ؟

          کونلومون ایستک لــرین بیر بیر مـهـار ائدیــم اینان 

           اونلاری قلبیمده  زندان ایله دیــم ، سن نیله دین ؟

           چوخ زامانلارخلق ایچره تحسین اولدوم عشق ده

           صبریله دونیانی حیران ایله دیم ، سن نیله دین ؟

           اَل گــوتـــوردوم قَـهـریـدن بـئـل باغلادیم رویالـره

           عشقیمی صبریله میزان ایله دیم سن نیله دین ؟

           بـو فـلک دَن انـتظاری اولمادی سویـلـور ( کیان )

 

          بختیمی شعریمده دیوان ایله دیم سن نیله دیم ؟

 ترجمه شعر :

همانند لاله دلم را پر خون کردم ! تو چکار کردی ؟

جانم را میان آتش عشق بریان کردم ! تو چکار کردی ؟

چهره ی غمناک و درهم خود را مخفی کردم از اغیار 

با جبر سیمایم را بزور خندان کردم ! تو چکار کردی ؟

کوی ترا ترک کردم همانند مجنون به صحرا رفتم 

حال هوای  صحرا ها را پریشان کرد ! تو چکار کردی ؟

تا که آتش هجران جسمم را سوزاند ساکت ماندم

ناله هایم را پیوسته پنهان کردم ! تو چکار کردی ؟

تا رقبا تیر جفا را انداختند به طرف جسم تو 

سینه ام را با آماج تیر ها سپر کردم ! تو چکار کردی ؟

یکبار محتاج دیدارت شدم ولی تو نیومدی !

نقد جان را به هجرانت احسان کردم ! تو چکار کردی ؟

تمام خواسته های قلبم را مهار کردم ای گلم

آنها را در سینه ام زندان کردم ! تو چکار کردی ؟

خیلی وقت ها بحاطر عشق ام تحسین شدم بین خلق

با صبر خودم دنیا را حیران کردم ! تو چکار کردی ؟

دست برداشتم از قهر و کمر بستم به رویاهایم

عشقم را با صبر و شکیبائی میران کردم ! تو چکار کردی ؟

از فلک انتظاری نداشت ( کیان ) به صراحت می گوید 

بخت خودم را در شعرم دیوان کردم ! تو چکار کردی ؟

برچسب: ،
ادامه مطلب